نگاه هشتم |
یکی از درس های قرآن درسوره یوسف مسئله توکل است .وقتی برادران یوسف برای دومین بار برای تجارت عازم مصر می شوند ،پدربه آنها توصیه می کند :از یک درب وارد نشوید بلکه ا زدربهای متعدد وارد شوید . شاید اولین ورود آنها به مصر درگمنامی بود واین بار که آنها شناخته شده اند مورد حسادت یا چشم زخم دیگران قرار گیرند .یکی از مواردی که قرآن قضیه چشم زخم را تایید می کند اینجاست . اما یعقوب اشاره می کند که درنهایت تدبیر امور دست خداست وبراو توکل کنید .اودراینجا به اسباب تکیه می کند واز سبب ها یاری می جوید وتا آنجا که کار به دست اوست به تدبیر می پردازد اما درنهایت کار ونتیجه آن را به خداسپرده ورضایت کامل ازنتیجه امر دارد .توکل از سویی تلاش آدمی را برمی انگیزد واز سویی موجب رضایت وآرامش است . [ یکشنبه 91/1/13 ] [ 12:19 عصر ] [ م حجت ]
یکی از اساتید اخلاق درایام نو جوانی خواب می بینند : که قیامت بر پا شده و همه در محضر خداوند هستند، ایشان می فرمایند: (( من فکر می کردم که اگر هیچ چیز هم نداشته باشم بالاخره امید و توسل دارم و منتظر بودم که بگویند محمد بیا و برو بهشت! اما در کمال تعجب گفتند که باید برو جهنم! در طول مسیر که من رو می بردند با خود می اندیشیدم که چرا باید بروم جهنم، مگر چه کرده ام؟ من که از 17 سالگی در جبهه بودم و باورم نبود که به سمت جهنم می روم تا اینکه به لبه پرتگاه جهنم رسیدم و دیدم واقعا قضیه جدی است و من هم که هیچ چاره ای نداشتم پا به فرار گذاشتم در حالی که دنبالم می کردند و من به زانو افتادم و مثل شبهای جبهه با تمام وجود به امام حسین علیه السلام متوسل شدم و ضجه میزدم که ناگهان گفته شد که مورد شفاعت واقع شدم ، وقتی نامه عملم را دادند یک دفتر سفیدی بود که گوشه اش نوشته شده بود بی توجهی به امام زمان عجل الله تعالی فرجه! )) واین هشداری است برای همه ما که بیندیشیم ...
[ پنج شنبه 91/1/10 ] [ 1:21 عصر ] [ م حجت ]
میلاد بهترین خواهر مبارک باد [ چهارشنبه 91/1/9 ] [ 9:52 صبح ] [ م حجت ]
بعد از وقفه ای باز برای مدتی به نکات زیبای تفسیری برگردیم . یکی از نکات لطیف سوره یوسف این است که قرآن نامی از زلیخا یا عزیز مصر نمی آورد از زلیخا به عنوان زنی که یوسف درخانه اش بود یاد کرده واز همسرش به عنوان «سید » یاد می کند .سید به معنی آقا به کسی گفته می شود که شخصیتی وزین وشاخص دارد .درتعالیم اخلاقی اسلام است که زن سعادتمند کسی است که دربرابر همسرش خضوع داشته وغرور را کنار بگذارد واز طرفی به مرد هم سفارش شده که بزرگترین کمک به تربیت فرزندش اکرام وبزرگداشت مادر فرزندانش است . این همان اصلی است که درروانشناسی نیز به آن توجه شده که زن ،غرور وشخصیت مرد را حفظ کند وبرای او ارزش واعتبار قائل باشد .وقتی مرد در نظر همسرش دارای جایگاه واعتبار بود کار تربیت فرزندانش نیز آسان تر می شود واین همان نکته ظریف است که قرآن به آن اشاره کرده است که وقتی یوسف وزلیخا درحال فرار(یکی فرار ازطاعت ودیگری درفرار از معصیت)به مقابل در رسیدند «سید» آن زن را دیدند و.... به راستی اگر زن چناچه قرآن دستور می دهد جایگاه مرد را حفظ کند ومرد ،زن را اکرام کند باز هم شاهد آسیب های تربیتی خواهیم بود ؟؟؟؟؟؟ [ دوشنبه 91/1/7 ] [ 9:29 صبح ] [ م حجت ]
وقتی میان نفس و هوس جنگ می شود شیطان دوباره دست به نیرنگ می شود *** نقشه کشیده است، مرا دشمنت کند با لشگر گناه هماهنگ می شود *** دارد حنای توبه و شرمی که داشتم پیشت عزیز فاطمه بی رنگ می شود *** با هر گناه فاصله می گیرم از شما کم کم وجب وجب، دو سه فرسنگ می شود *** اشکم چه شد؟! به جان تو باور نداشتم روزی دلم ز فرط حسد سنگ می شود *** آقا ببخش، بس که سرم گرم زندگیست کمتر دلم برای شما تنگ می شود [ یکشنبه 91/1/6 ] [ 12:12 عصر ] [ م حجت ]
|
|
[ طراحی : پرشین اسکین ] [ Weblog Themes By : Persian skin ] |