نگاه هشتم |
سلام بر آقای خوبی ها ... ?آقا دلم برایتان خیلی تنگ شده بود ?گفتم دست به قلم ببرم ?و برایتان چند سطر نامه بنویسم ?سید ما مولای ما .... ایام ولادتتان نزدیک است .شهر را با چراغها وپارچه های الوان آذین بسته اند .موج پیامک های مهدوی درراه است . ختم های صلوات میلیونی به اوج خود رسیده .همه عید رابه هم تبریک می گویند .برخی به یمن ولادت تو جشن ها ی ازدواج خودرا برپا کرده اند و... اما من دلم برایت می گیرد .می گویم هنوز هم درتنهایی خویش میسوز ی هنوز هم رنج جهل ونادانی ما را می خور ی وهنوز هم توغریبی مثل مادرت مثل همه پدرانت که با جهل مردم درغربت بودند ... خوب که فکرمی کنم می بینم ما فقط برای تو حاضریم صلوات بفرستیم ، دعای فرج بخوانیم ، برای آمدنت آمین بگوییم اما اگراز ما بخواهی برای آمدنت گناه نکنیم شرمنده !نمی توانیم ! نمی شود ! اگر بگویی فلان مجلس گناه نرو می گوئیم :مولا یک شب است کوتاه بیا ! اگر بگویی مال حرام نخور ی می گوئیم :مولا همه می خورند زمانه عوض شده ،نمی شود ... اگر بگویی غنارا ترک کن می گوئیم آثار مفید موسیقی بر جسم وروح ثابت شده . اگر بگوئی لهو ولعب را ترک کن می گوئیم :جوانی است بعد توبه می کنیم .تازه حرف مردم را چه کنیم که از حرف تو هم مهمتر است ! اگر بگوئی خمس وزکات بده می گوئیم :گرانیست ،فقر است ،یارانه ها رابرداشته اند ،تازه مالیات هم می دهیم و... خلاصه مولا هیچ کدام از ما فکر نمی کند که مانع آمدن تو ،مائیم واعمالمان ، نه صلوات نفرستادن ها و دعای فرج نخواندن ها .اما شرمنده که فقط می توانیم برایت صلوات بفرستیم دعا کنیم چراغان کنیم وجشن بگیریم وشاد باشیم اینکه تو این روزها از غفلت ما دلت گرفته مشکل توست ...! آقا ی مهربان !بابای خوبم شرمنده ام که با اعمالم بارها وبارها اشک تو را درآورده ام ! دلت را خون کرده ام ! وفقط برای تو صلوات فرستاده ام ! جهالت از این بالاتر؟؟ وتو چه می کشی از این نادانی ما ؟ چقدر تنهایی تو ! آخر از میان یک میلیارد مسلمان ،جماعت اندکی را شیعه می بینی واز میان آنان مائیم که سنگ تو را به سینه می زنیم واین است اعمال ما ....! چقدر تو تنهایی وچقد راین روزها از غفلت ونادانی ما غصه می خور ی و...
[ جمعه 90/4/24 ] [ 6:41 عصر ] [ م حجت ]
با همه ی لحن خوش آوایی ام در به در کوچه تنهایی ام ای دو سه تا کوچه زما دور تر نغمه ی تو از همه پرشورتر کاش که این فاصله را کم کنی محنت این قافله را کم کنی کاش که همسایه ما می شدی مایه ی آسایه ی ما می شدی هر که به دیدار تو نائل شود یک شبه حلال مسائل شود شهر پر از زمزمه ی نام توست کوچه ی دل منتظر گام توست دوش مرا حال خوشی دست داد سینه ی ما را عطشی دست داد نام تو بردم لبم آتش گرفت شعله به دامان سیاوش گرفت نام تو آرامه ی جان من است نامه ی تو خط امان من است ای نگهت خاستگه آفتاب بر من ظلمت زده یک شب بتاب پرده برانداز، ز چشم ترم تا بتوانم به رخت بنگرم ای نَفَسَت، یار و مددکار ما کی و کجا؟ وعده دیدار ما
(شعر از زنده یاد محمدرضا آغاسی متخلص به کوشا)
[ پنج شنبه 90/4/23 ] [ 11:11 صبح ] [ م حجت ]
یکی از بزرگان دین ابلیس را دید! گفت: مرا پندی ده! گفت: مگو "من" تا نشوی چون من! [ چهارشنبه 90/4/22 ] [ 11:9 صبح ] [ م حجت ]
چندروز پیش جمعی از دختران خوبم مجلس مولودی دعوت بودند .برخی از تدارک یک هفته ای برای این ضیافت می گفتند ووقتی که برای آمادگی این مجلس صرف کرده بودند . باخودم فکرمیکردم شرکت درمهمانی مدیر مدرسه اینقدر آمادگی می طلبد،شرکت درمهمانی خدای بزرگ چقدر آمادگی می خواهد وما چه بیخیال نشسته ایم !!!!!!!!!! نشسته ایم تاماه خدا نیز مثل همه ماهها بیاید وبرود !بی هیچ تدارکی ،بی هیچ آمادگی ...چه غفلتی ! بچه ها می دانند کنککور سرنوشت یک سال زحمتشان را تعیین می کند چقدر به آن بها می دهند ! شب کنکور چه بخورند ،آن شب را چگونه بگذرانند چه بپوشند با چه مدادی و.... وما یک شب را درپیش داریم که سرنوشت ما درآن رقم می خورد برای آن شب چه کرده ایم ؟ شبی که به تنهایی ارزش یک عمر هشتاد ساله را دارد ،شبی برتر از هزارماه ،هشتاد سال ! بی جهت نیست که بارها وارد ماه خدا شده ایم ودست خالی برگشته ایم ،بی جهت نیست اینهمه روزه گرفته وطعم تقوی نچشیده ایم ... د راحوال بسیاری ا زبزرگان می خوانیم که تمام سال برا ی درک شب قدر دعا می کردند .از مدتها قبل برنامه ریزی می کردند این شب با چه کلامی با خدا سخن بگویند ،چه بخواهند ،حتی چه عطری هنگام مناجات استفاده کنند و...ما چه غافل نشسته ایم ! خدایا به بیداری بیدار دلان دل مارا بیدار کن ، به آبروی مهمانان واقعیت توفیق استفاده ودرک این ماه را نصیبمان ساز [ سه شنبه 90/4/21 ] [ 7:49 صبح ] [ م حجت ]
حسن بصری به ملاقات امام سجاد (ع) رفت .امام به او فرمود:پروردگاری را که به تو نیکی کرد اطاعت کن ! واگر اورا اطاعت نکردی سرکش مباش ! واگر عصیان کردی از روز ی او مخور ! واگر عصیا ن کردی واز روزی او خوردی ودرخانه اش نشستی ،پاسخی نیکو برای او آماده دار !
[ دوشنبه 90/4/20 ] [ 11:9 صبح ] [ م حجت ]
|
|
[ طراحی : پرشین اسکین ] [ Weblog Themes By : Persian skin ] |