نگاه هشتم

پیامبر گرامی اسلام قبل زا جنگ تبوک خطبه ای ایراد کردند که درسهای فراوان درآن است .بجاست بمناسبت مبعث رسول مهربانی بخشی از خطبه را  تقدیم پیروانش نمایم شاید قدمی به سویش برداریم :

اى گروه مردم براستى که راست‏ترین داستانها کتاب خداست و

برترین گفتارها کلمه تقوى و پرهیزکارى است و

بهترین ملتها(و آیینها)ملت(و آیین)ابراهیم است،

و بهترین سنتها(و روشها)سنت (و روش)محمد(ص)است،

و شریفترین سخنان ذکر خداى یکتاست،

و بهترین سرگذشتها همین قرآن است،

و بهترین کارها واجبات آنهاست،و بدترین کارها بدعتهاى آنهاست

و بهترین راهنماییها راهنمایى پیغمبران الهى است،

و شریفترین کشته شدنها کشته شدن شهیدان است،

و تاریکترین گمراهى و ضلالت،گمراهى پس از هدایت است،

و بهترین عملها آن عملى است که سود بخشد،

و بهترین هدایتها آن است که پیروى شود،و بدترین کوریها کورى دل است،

و دست بالا(یعنى دهنده)بهتر از دست پایین(یعنى گیرنده و درخواست کننده)است

ادامه دارد 


[ پنج شنبه 90/4/9 ] [ 8:33 صبح ] [ م حجت ]

 

مردی از قریش تنهاست!

علیرضا مخبر دزفولی

زمین ظلمت آلود کفر است و کبر و کینه

و زمان شرمگین محتوای خویش!

دست جهل فرزندان آدم را از سریر «خلیفة اللهی»

تا حضیض «اولئک کالانعام بل هم اضلّ»

به زیر کشیده است،

و ابر سیاه ستم آسمان ذهن و دل بشر را تیره کرده است.

«بصیرت و دانایی» اسیری در سیاهچال «خرافه ونادانی»

و «شرافت انسانی» پایمال «تعصّبات قومی و نژادی»!

آری در روزگار قحطی بصیرت و خشکسالی محبّت هر آنچه هست

سکوت است و ستم و سیاهی.

فریادی اگر هست

استغاثه دختر بچّه‌ای است زنده به گور شده!

و در برودت ستم حرارتی اگر هست

آهی است از مجمر سینه مظلومی برون جسته!

و در سیاهی تباهی سو سوی نوری اگر هست

شمعی است بر گوری!

و لبخندی اگر هست

بر لب اشراف‌زاده‌ای است به ریشخند فرزند تهی دست کفشگری بی چیز!........

در گوشه‌ای از غار «حرا» مردی از قریش تنهاست

و غمان روزگار مشئوم خویش را با غار نجوا می‌کند!

ای صخره‌های صبور!

ای سنگ‌های صمیمی!

شما در این غربت و تنهایی،

با من هم دردی کنید و قصّه غصّه مرا بشنوید!

این صخره‌ها و سنگ‌ها با اولیاء خدا همدم اند!

مگر یوسف در چاه نشد و بغض فروخفته‌اش را از کینه برادران حسود با سنگ‌ها و صخره‌ها در میان نگذاشت؟!

و مگر علی (ع) با چاه سخن نگفت

و دردهای جانسوزش را در گوش غار نجوا کرد؟

اکنون نیز محمد(ص) با غار سخن می‌گوید.

غار «حرا» سال هاست که مأمن محمد(ص)، همدم محمد(ص) و گوش شنوای راز و نیازهای محمد است.

در سکوتی پر از مراقبت و با دلی خالی از خود و لبریز از عشق به خالق.....

ناگهان صدایی غریب سکوت را می‌شکند ودر غار می‌پیچد:

«بخوان»!

محمد مات ومبهوت به اطرافش می‌نگرد!

این صدا از کجاست و مخاطبش کیست؟!

و آن صدای اسرار آمیز با تأکیدی افزون و رساتر از پیش تکرار می‌کند: «بخوان»!

«بخوان بنام پروردگارت که آفریننده است»!

محمد حیران‌تر از پیش پاسخ می‌گوید: ولی من، ولی من، بچّه چوپانی یتیمم که روی مدرسه و مکتب را ندیده ام! چه بخوانم؟ چگونه بخوانم؟........ این دستور پروردگار است بخوان محمد!

لبان محمد(ص) آرام می‌جنبد:

«اقرأ باسم ربّک الّذی خلق،خلق الانسان من علق»........

و بعثت محمد(ص) آغاز میشود.

او اکنون پیامبر خاتم و برگزیده خداست.

با طلوع خورشید فروزان نبوّت او ستاره‌های بی سوی سیادت «هبل، لات و عزّا» افول می‌کند،

و به دست یداللّهی او بت شکوه و شوکت ابوجهل‌ها و ابولهب‌ها و ابوسفیان‌ها برای همیشه تاریخ می‌شکند و فرو می‌افتد.

محمّد امین که روزی عرب به صداقتش گواهی میداد با روی ودستی همیشه گشاده و با اخلاقی که او را مستحق تحسین «و انک لعلی خلق عظیم» می‌کند وبا مرامی که لایق «اسوة حسنة» بشریت است و با شفقتی که او را مصداق «رحمة للعالمین» کرده است از آن «اقرأ» تاکنون که بر سریر دل‌های بیش از یک میلیارد مسلمان حکمرانی می‌کند ستوده همیشه همه عصرها و نسل‌هاست.

درود خدا بر محمد و اهل بیت طاهرینش که راهی از ظلمات خاک به افلاک گشودند و ناسوت را به ملکوت خدا پیوند زدند. عید عظیم مبعث بر یکایک ملّت مسلمان ایران خجسته باد.


الّلهم صلّ علی محمد وآل محمد وعجّل فرجهم


 

 


[ چهارشنبه 90/4/8 ] [ 11:58 صبح ] [ م حجت ]

امام کاظم (ع) فرمودند :

یُنادى مُناد یَوْمَ القِیمَةِ: أَلا مَنْ کانَ لَهُ عَلَى اللّهِ أَجْرٌ فَلْیَقُمْ، فَلا یَقُومُ إِلاّ مَنْ عَفَى وَ أَصْلَحَ، فَأَجْرُهُ عَلَى اللّهِ.»:
ندا کننده اى در روز قیامت ندا مىکند:آگاه باشید، هر که را بر خدا مزدى است برخیزد، و برنمىخیزد، مگر کسى که گذشت کرده و اصلاح بین مردم نموده باشد، پس پاداشش با خدا خواهد بود.


[ دوشنبه 90/4/6 ] [ 5:19 عصر ] [ م حجت ]

خداوند درسوره توبه تعداد ماه های سال را دوازده ماه معرفی می کندکه چهارماه آن ماه حرام است  .که این درکتاب تکوین وخلقت الهی مشخص شده است .مبنای تمام محاسبات شرعی از قبیل محاسبه سن تکلیف و... بر اساس ماه قمری است علت تاکید بر ماه  وسال قمری از چه رو ست ؟

اولین ویژگی ماه قمری سهل الوصول بودن آن است .هرکس نمی تواند روزهای سال شمسی را به راحتی تشخیص دهد .درحالی  که  تشخیص روزهای قمری از روی حرکت ماه به آسانی برای هرکس میسر است .حتی ساعات شب از روی موقعیت ماه تشخیص داده می شود .ثانیا ماه قمری مشکل سال کبیسه را هم ندارد .

امام باقر(ع) درتاویل آیه فرمودند :ماههای دوازده گانه ما هستیم وسپس ائمه را ازابتدا تا انتها نام بردند وفرمودند اما چهارماه حرام  ،چهار امامی هستند که نام با شکوه "علی " را دارند . امید که این "ماه ها "را پاس داریم !


[ دوشنبه 90/4/6 ] [ 4:58 عصر ] [ م حجت ]

قرآن درسوره توبه کسانی را سرزنش می کند که طلا ونقره را کنز می کنند وآن را درراه خدا انفاق نمی کنند .کنز دو ویزگی را درخود دارد اول جمع کردن وذخیره وثانیا  مخفی کردن آن .طلا ونقره که روزگار ی بعنوان وسیله نقل وانتقال رایج شد جای خودرا دردل مردم بازکرد ونگاه وعلاقه استقلالی به آن باب شد .

جالب است که نامگذاری این دو کلمه پیام دارد ذهب از ذَهُب به معنی رفتن  ،طلایعنی رفتنی !!وفضه ا ز فض به معنی پراکندگی ،طلا ونقره بی ثبات وغیر ماندنی اند .

مفهوم کنز را قرآن درادامه آیه مشخص می کند که "انفاق درراه خدا نمی کنند " یعنی کنز وانفاق نقطه مقابل همند .

آنها که چنین کنند روز قیامت همان طلا ونقره را داغ کرده بر پیشانی پشت وپهلوی آنها می زنند ومی گویند این ملکوت عمل شماست ،این همان است که ذخیره کردید .

چرا از میان اعضا اینها را دکر کرد ؟آنها که دلداده طلا ونقره شدند گویی دربربرشان سجده کردند پس پیشانیشان را داغ می زنند .اینها به خدا پشت کرده وپهلو از تکلیف تهی کردند ولذا پشت وپهلویشان را داغ می نهند .

این آیه فریاد دادخواهی پنجاه هزار کودک آفریقائی است که هرروز از گرسنگی جان می دهند و..... 


[ شنبه 90/4/4 ] [ 4:54 عصر ] [ م حجت ]
<   <<   91   92   93   94   95   >>   >
درباره وبلاگ
پیوندهای روزانه
موضوعات وب