نگاه هشتم |
حبیب بن مظاهر در میان راه حمام با مسلم بن عوسجه برخورد کرد، مسلم پرسید: کجا میروی حبیب گفت: میروم حمام، مسلم گفت: وقت این کارها نیست از سیّدالشّهدا(ع) نامه رسیده، باید رفت. حبیب از وسط راه، خانه نرفته به طرف کربلا رفت. این آمادگی خیلی فرق میکند با آن کسی که در زمان رسیدن سیّدالشّهدا(ع) به کربلا، تازه برای زن و بچهاش آذوقه میبرد. خیلی هم دوست دارد به حضرت کمک کند ولی از قبل فرصتها را تخمین نزده، خودش را مهیّا نکرده، اهل سرعت و سبقت نبوده، پیدا است چنین آدمی عقب میافتد. اشتغال انسان به کار خویش و اینکه دلمشغولی انسان، ولیّ خدا نباشد، یا اینکه صبح که بلند میشود فکرش این نباشد که، امروز در کار امام زمان(عج)چه وظیفهای دارم، مشکل ساز است. البته بار ما را امام زمان(عج) برمیدارد، نه اینکه ما ایشان را یاری کنیم. در صلواتی که از امام حسن عسکری(ع) برای امام عصر(ع) نقل شده، آمده است: « اللهم ّانصره و انتصر به لدینک و انصر به اولیائک و اولیائه و شیعته و أنصاره»[محدّث قمی، مفاتیحالجنان، ص 1015] خدایا او را یاری کن و به وسیلهی او، دوستان خود را و دوستان او را و شیعیان و یاران او را، یاری کن. به هر حال باید دید کجای اردوگاه امام خالی است، همانجا را پر کرد. به ما دستور دادهاند مهیّای ظهور باشید؛ چون ظهور ناگهانی واقع میشود، اصحاب امام زمان(ع) به علت آمادگی، به محض شنیدن ندای حضرت، همگی در مکّه جمع میشوند. اینها که بیکار نیستند ولی طوری آمادهاند که اگر آب دستشان باشد، زمین گذاشته، میروند. استاد میر باقری [ دوشنبه 93/8/12 ] [ 2:38 عصر ] [ م حجت ]
عزای محرم و عاشورا یک امر قراردادی نیست که وقتی این دهه از راه می رسد ما اسم آن را دهه محرم و عاشورا می گذاریم. این دهه قطعاً با دهه های دیگر کاملاً متفاوت است. همان گونه که در هر سال، ماه رمضان تکرار می شود با ماه های رمضان دیگر متفاوت است، و در هر ماه رمضان و در هر شب قدر، حقایق جدیدی از معارف و انوار قرآن تنزل پیدا می کند، در ماه محرم هم، دست حضرت به سوی ما دراز می شود و مرتبه جدید از انوار عاشورا برای ما باز می کند و مبدأ ظهور حقایق جدیدی می شود. یعنی همان گونه که ماه رمضان، ربیع القرآن است و هر کس به حقیقت رمضان که اسم الهی است راه پیدا کند، به محیط قرآن راه پیدا می کند، ماه محرم نیز ماهی است که حقیقت عاشورا و حقیقت مصباح الهدی در آن تنزل پیدا می کند، و درهای سفینة النجاة امام حسین(ع) بر روی عالم گشوده می شود. همان گونه که در ماه مبارک رمضان، درهای جهنم بسته است و شیاطین در غل و زنجیرند و با تلاوت یک آیه، مسیری طی می شود که با ختم یک قرآن در غیر ماه رمضان طی می شود، همین طور، اگر کسی اهلیت داشته باشد که خود را به باطن و ملکوت محرم برساند، در کمترین زمان می تواند خود را به امام حسین(ع) برساند و به حضرت ملحق گردد. إنَّ الُحُسَین مِصباحُ الهُدی وَ سَفینهُ النِّجاة؛ او نه تنها با نور و کشتی امام حسین(ع) حرکت می کند، بلکه خود، مصباح الهدی و کشتی نجات دیگران می شود؛ همان گونه که اگر مؤمن، وارد وادی ولایت شود، خودش نهری از بحر ولایت و مشکات انوار می شود و لذا در روایات یکی از مصادیق مشکات انوار الهی، قلب مؤمن یاد شده است. چه آنکه وقتی قرآن در خانه ای تجلی کرد و در زبانی تنزل یافت، این خانه و این دل، چراغ سماواتی ها می شود. «به ذره گر نظر لطف، بوتراب کند/ به آسمان رود و کار آفتاب کند.» اگر عاشورا بابی است که با امام حسین (ع) گشوده می شود «وَ بَذَل مُهجَتَه فِیک لِیستَنقِذَ عِبادَک مِنَ الجَهالَة و حَیرَة الضَلالَة»، این حضرت است که در هر ماه محرم دست خود را از نو به سوی ما دراز می کند. اگر امام حسین(ع) معقل المؤمنین و کهف الحصین است، این باب در هر محرم به روی ما گشوده می شود و در غیر ماه محرم این گونه نیست. اگر ما باید طاهر شویم و این هم با حقیقت ولایت است؛ این حقیقت ولایت است که نازل می شود و تطهیر می کند. این حقیقت، در این دهه تنزل خاص دارد. در این ایام، باب ورود به عاشورا و باب تطهیر شدن با امام(ع) گشوده می شود. در این ماه باید راحل شویم و با امام حسین(ع) کوچ کنیم؛ «مَنْ کانَ باذِلاً فینا مُهْجَتَهُ مُوَطِّناً عَلَی لِقاءِاللهِ نَفْسَهُ فَلْیَرْحَلْ مَعَنا» این باب، در این ایام گشوده است. این ایام، ایام ورود به وادی ولایت از مدخل عاشوراست و ایام رسیدن به حقیقت توحید از وادی عاشورای امام حسین(ع) است. هر لحظه از این ماه، مغتنم است که به توفیق الهی و با مراقبت خاص می توانیم به اردوگاه عاشورا و همراهی امام(ع) برسیم. استاد مهد ی میرباقری [ جمعه 93/8/9 ] [ 3:52 عصر ] [ م حجت ]
حال وروز بعضی عزاداریها ما حسین را بی خطر کردیم تا همه دوستش داشته باشند و هیچکس حتی اموی ها نترسند از او شمشیرش را گرفتیم برای خال لبش شعر گفتیم دردش را نگرفتیم و به زخمش گریستیم مقصدش را فاتحه دادیم و کمان ابرویش را ستودیم و ترجیح دادیم به جای حبیب سگ درگاهش باشیم! ...
سلمان کدیور- "سلیم" [ جمعه 93/8/9 ] [ 3:11 عصر ] [ م حجت ]
راوی میگوید به امام صادق گفتم :چرا روز عاشورا روز مصیبت واندوه وجزع وگریه است در حالیکه رو ز وفات پیامبر حضرت زهرا وقتل امیرالمومنین وشهادت امام حسن علیهم السلام چنین نیست ؟ فرمود از آنروکه مصیبت امام حسین (ع) از همه بزرگتر است چه اصحاب کسا گرامی ترین خلق نزد خدا بودند چون پیامبر از دنیا رفت امیر المومنین وفاطمه وحسن وحسین تسلی بخش مردم بودند وقتی فاطمه از دنیا رفت علی وحنین (ع) تسلی بخش مردم بودند وقتی علی (ع) به شهادت رسید حسن وحسین (ع)دیده مردم را روشن میکردند وهنگامیکه امام حسن (ع) به شهادت رسید مردم به وجود حسین تسلی یافتند وزمانی که حسین به شهادت رسید از اصحاب کسا کسی باقی نماند تا تسلی بخش مردم باشد پس درگذشت ایشان مانند در گذشت جمیع آنان بود چنانکه بقایش مانند بقای همه آ نان واز این روست مصیبتش بزرگتریت مصایب است [ دوشنبه 93/8/5 ] [ 4:9 عصر ] [ م حجت ]
[ پنج شنبه 91/10/21 ] [ 8:53 صبح ] [ م حجت ]
|
|
[ طراحی : پرشین اسکین ] [ Weblog Themes By : Persian skin ] |