سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نگاه هشتم

خداوند در سوره مبارکه مریم از یحیی میگوید وبرای او خصوصیاتی ذکر میکند که جالب توجه است .

ابتدا سخن از نبوت او درسنین کودکی ونوجوانی است .به او خطاب میکند کتاب را با قوت بگیر . 

این درسی برای ما درتمامی مراحل زندگیست که هر چه می کنیم با جد وجهد واراده قوی وهمت عالی همراه باشد .در درس،درتزکیه وتهذیب ،کار و....وهمه صحنه های زندگی .

1-اولین ویژگی یحیی شور ودلدلگی وشیدایی وغرق شدن درجذبه محبت الهی است .(وحنانامن لدنا)

2-او بنده ای پاک وطاهر است .(وزکاه)

3- این پاکی نیاز به مراقبت دارد.یحیی برای حفظ این تزکیه باید تقوی ومراقبت دائم داشته باشد.(وکان تقیا)

4-پس از بیان رابطه او با خدا نوبت به نوع رابطه اش بابندگان خدا میرسد وازمیان این بندگان محق ترین آنها والدین هستند که یحیی به آنها نیکی میکند .(وبرا بوالدیه)

یحیی از دو صفت بد نیز به دور است : 

1- او جبار نیست .جبارکسی است که حقی برای دیگران قائل نیست واین فکر انسان را  متکبر وخودخواه میکند ویحیی چنین نیست .

2-او عصی نیست .او اهل عصیان وطغیان وتجاوز به احدی نیست .


[ یکشنبه 92/5/27 ] [ 5:47 عصر ] [ م حجت ]

در اولین آیات سوره مبارکه مریم ،خداوند از بنده خوبش زکریا میگوید اذنادی ربه نداءخفیا و..... او با تمام وجود وبا ندایی خفی خدارا می خواند از پیری خویش ونازایی همسرش می گوید واینکه تقاضای ولی از طرف خدا را داد .در لابلای این داستان زیبا نکاتی در باره آداب دعاست .این روش قرآن است که درلابلای داستان ادب می آموزد .

1- بهترین دعا دعای مخفی است .(نداءخفیا) در روایات است که خیر الدعا الخفی.پیامبر از کنار جماعتی که خدا را به بانگ وفریاد میخواندند عبورکردند فرمودند اتدعون الاصم ؟!آیاخدایی ناشنوارا می خوانید ؟!

2- دعا وقتی کارآیی دراد که او را به حالت اضطرار بخوانید .حالت اضطرار ،حال قطع امید از تمام اسباب ظاهری است .

3- دعا استغاثه میخواهد .دعا از سر سیری نمیشود .دعا شوریدگی مجنون وش می طلبد.دلابسوز که سوز تو کارها بکند 

4- پیوستگی دعا .خداخوانی فصلی وموسمی به جایی نمیرسد.مستمر وهمیشه باید اور اخواند .

5- خلوص در دعا (فادعوه مخلصین له الدین)


[ جمعه 92/5/25 ] [ 5:8 عصر ] [ م حجت ]

فردی که بنده خداست واز جانب خدا علم آموخته (وبه احتمال قوی خضر است ) با موسی همراه میشود .

با قوم بخیلی مواجه میشوند که رسم مهمان نوازی به جا نمی آورند ،دیوار خرابی را می بیند آن را بی اجر ومزد برپا می دارد وبا سوال موسی مواجه میشود .

جواب می دهد این دیوار متعلق به دو پسریتیم بود که زیر آن گنجی بود  وپدر او فرد صالحی بود واگر دیوار خراب میشد نقشه وکروکی گنج از بین می رفت .

نکات جالبی دراین جریان وجود دارد :

* علت حفظ این گنج صلاحیت پدر او معرفی میشود .برکت ایمان پدرومادر عامل حفظ فرزندان است . روایت می گوید ما فرزندان را به تلاش پدران جزا میدهیم .«انا نجازی الابنا بسعی الآباء»

معلوم نیست توفیقاتی که نصیب ما میشود نتیجه صلاحیت کدام یک از اجداد ما بوده است ! کاری کنیم که خیر ما هم به نسل های بعد برسد .

* این کنز طبق روایات لوحی از طلا بوده که روی آن جملات ارزشمندی حک شده است .(معلوم میشود کنز فقط مادی نیست )

جملات حک شده بر این لوح :

تعجب میکنم از کسی که یقین به مرگ دارد وبدمستی می کند .

تعجب میکنم از کسی که تقدیرالهی را میداند و غصه میخورد .

تعجب میکنم از کسیکه دنیا وتحولات آن را  میبیند وبه آن اطمینان میکند .

 


[ دوشنبه 92/5/21 ] [ 5:48 عصر ] [ م حجت ]

روزی شیطان در گوشه مسجد الحرام ایستاده بود. حضرت رسول (صلی الله علیه و آله) هم سرگرم طواف خانه کعبه بودند. وقتی آن حضرت از طواف فارغ شد، دید ابلیس ضعیف و نزار و رنگ پریده، کناری ایستاده است. فرمود:«ای ملعون! تو را چه می‌شود که چنین ضعیف و رنجوری؟!»

گفت: «از دست امت تو به جان آمده و گداخته شدم.»

فرمود: «مگر امت من با تو چه کرده‌اند؟»

گفت: «یا رسول الله! چند خصلت نیکو در ایشان است، من هر چه تلاش می‌کنم این خوی را از ایشان بگیرم نمی‌توانم.»

فرمود: «آن خصلت‌ها که تو را ناراحت کرده کدامند؟»

گفت: «اول اینکه هرگاه به یکدیگر می‌رسند سلام می‌کنند و سلام یکی از نام‌های خداوند است. پس هر که سلام کند حق تعالی او را از هر بلا و رنجی دور می‌کند و هر که جواب سلام دهد، خداوند متعال رحمت خود را شامل حال او می‌گرداند.

دوم اینکه، وقتی با هم ملاقات کنند به هم دست می‌دهند و آن را چندان ثواب است که هنوز دست از یک دیگر برنداشته حق تعالی هر دو را رحمت می‌کند.

سوم، وقت غذا خوردن و شروع کارها بسم الله می‌گویند و مرا از خوردن آن طعام و شرکت در آن دور می‌کنند.

چهارم، هر وقت سخن می‌گویند: ان شاءالله بر زبان می‌آورند و به قضای خداوند راضی می‌شوند و من نمی‌توانم کار آن‌ها را از هم بپاشم، آنان رنج و رحمت مرا ضایع می‌کنند.

پنجم، از صبح تا شام تلاش می‌کنم تا اینان را به معصیت بکشانم. باز چون شام می‌شود، توبه می‌کنند و زحمات مرا از بین می‌برند و خداوند به این وسیله گناهان آنان را می‌آمرزد.

ششم، از همه این‌ها مهم‌تر این است که وقتی نام تو را می‌شنوند با صدای بلند صلوات می‌فرستند و من چون ثواب صلوات را می‌دانم، از ناراحتی فرار می‌کنم؛ زیرا طاقت دیدن ثواب آن را ندارم.

هفتم، هم اینکه ایشان وقتی اهل بیت تو را می‌بینند، به ایشان مهر می‌ورزند و این بهترین اعمال است.»

پس حضرت روی به اصحاب کرده و فرمودند: «هر کس یکی از این خصلت‌ها را داشته باشد از اهل بهشت است.»


[ یکشنبه 92/5/20 ] [ 4:38 عصر ] [ م حجت ]

بخواهیم یا نخواهیم ماه ضیافت الهی به پایان رسید .

سفره مهمانی الهی جمع شد که نه ما از کنار سفره بر خاستیم .

از فردا با باز شدن دست و پای شیاطین  دوباره غم وغصه ما آغاز می شود .

دوباره روزمرگی ،دوباره غفلت، دوباره دوری از حضرت دوست 

اما بیایید تا فردا نشده فکری بکنیم 

از فردا تا میلاد امام مهربانی 40 روز فرصت است .بیایید به سنت بزرگان دین چله نشینی آغاز کنیم .

بیایید این چهل روز را به کسب «رضایت» امام مهربانی ها فکر کنیم  ودر روز میلادش از دستان مهربانش عیدی بگیریم .

پس عید تا عید مبارک  


[ پنج شنبه 92/5/17 ] [ 10:25 صبح ] [ م حجت ]
<   <<   31   32   33   34   35   >>   >
درباره وبلاگ
پیوندهای روزانه
موضوعات وب