نگاه هشتم

برای هیچ کدام از یاران رسول خدا (ص) باورکردنی نبود که ظرف چند دقیقه یک تل بزرگ از خار و هیزم و خاشاک فراهم شود؛ آن هم در این بیابان کویری و لم یزرع. آن روز رسول خدا (ص) با عده‌ای از یاران در بیابانی کویری فرود آمدند. هنگام صرف غذا فرارسیده بود. پیامبر (ص) به اصحاب فرمودند که هرکدام به سمتی روانه شوند و قدری هیزم برای تهیه‌ی آتش و پختن غذا تهیه کنند.

یاران گفتند: یا رسول الله؛ در این بیابان که هیزمی یافت نمی‌شود.

پیامبر (ص) فرمودند: درعین حال هرکدام به اندازه‌ی توان خود تلاش کنید و هرآنچه می‌توانید هیزم فراهم آورید.

اصحاب پیامبر (ص) در اجرای فرمان آن حضرت تلاش کردند و ساعتی بعد یک تل بزرگ از هیزم و خار و خاشاک جهت تهیه آتش و پختن غذا فراهم شد.

دراین هنگام رسول خدا (ص) خطاب به یاران فرمودند: «گناهان کوچک هم مثل همین هیزم‌های کوچک است، ابتدا به نظر نمی‌آیند؛ ولی هرچیزی جوینده و تعقیب کننده‌ای دارد، همان طور که جستید و تعقیب کردید، این قدر هیزم جمع شد، گناهان شما هم جمع و احصاء می‌شوند و یک روز می‌بینید از گناهان خود که به چشم نمی‌آمدند، انبوه عظیمی جمع شده است


[ جمعه 92/7/19 ] [ 4:15 عصر ] [ م حجت ]


وقتی میان نفس و هوس جنگ می شود

شیطان دوباره دست به نیرنگ می شود
***
نقشه کشیده است، مرا دشمنت کند
با لشگر گناه هماهنگ می شود
***
دارد حنای توبه و شرمی که داشتم
پیشت عزیز فاطمه بی رنگ می شود
***
با هر گناه فاصله می گیرم از شما
کم کم وجب وجب، دو سه فرسنگ می شود
***
اشکم چه شد؟! به جان تو باور نداشتم
روزی دلم ز فرط حسد سنگ می شود
***
آقا ببخش، بس که سرم گرم زندگیست
کمتر دلم برای شما تنگ می شود