نگاه هشتم

پیامبر(ص)فرمودند :برای شما درایام زندگیتان نسیمهای رحمت الهی می وزد خودرادرمعرض آن نسیمها قرار دهید 

فردا،اول ماه رجب است ماه رحمت ،ماه امیر امومنین ،ماه حرام ،ماهی که جنگ درآن حرام است  ،ماهی که باید به جنگ با خدا هم خاتمه داد بیاییدراین ماه قدمی به او نزدیک شویم .خداکند بتوانیم کاری کنیم که با استفاده ازاین نسیم رحمت الهی جان را آماده مهمانی بزرگ خدا کنیم .وخداکنداز رجبیون باشیم آنها که با چهره ای درخشنده در قیامت ظاهر می شوند .

 

اعمال شب اول ماه 

این شب، شب شریفى است و در آن چند عمل وارد شده است .

1- وقتی هلال ماه دیده شد فرد بگوید:

اللَّهُمَّ أَهِلَّهُ عَلَیْنَا بِالْأَمْنِ وَ الْإِیمَانِ وَ السَّلامَةِ وَ الْإِسْلامِ رَبِّى وَ رَبُّکَ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ.

و از حضرت رسول صلى الله علیه و آله منقول است که چون هلال رجب را مى‏دید مى‏گفت: اللَّهُمَّ بَارِکْ لَنَا فِى رَجَبٍ وَ شَعْبَانَ وَ بَلِّغْنَا شَهْرَ رَمَضَانَ وَ أَعِنَّا عَلَى الصِّیَامِ وَ الْقِیَامِ وَ حِفْظِ اللِّسَانِ وَ غَضِّ الْبَصَرِ وَلا تَجْعَلْ حَظَّنَا مِنْهُ الْجُوعَ وَ الْعَطَشَ.

2- غسل.

حضرت رسول اکرم(صلى الله علیه و آله) فرموده‌اند: هر کس ماه رجب را درک کند و اول و وسط و آخر آن ماه را غسل نماید، از گناهان خود پاک می‌شود مانند روزى که از مادر متولد شده است.

3- زیارت امام حسین علیه السلام .

4- بعد از نماز مغرب بیست رکعت، یعنی 10 تا دو رکعتی نماز گزارده شود. تا خود، اهل، مال و اولادش محفوظ بماند و از عذاب قبر در پناه باشد.

5- بعد از نماز عشاء دو رکعت نماز گزارده شود بدین نحو:

در رکعت اول حمد و ألم نشرح یک مرتبه و توحید سه مرتبه و در رکعت دوم حمد و ألم نشرح و توحید و معوذتین خوانده شود و پس از سلام، سى مرتبه لا إِلَهَ إِلا اللهُ بگوید و سى مرتبه صلوات بفرستد تا حق تعالى گناهان او را بیامرزد مانند روزى که از مادر متولد شده است.

 

روز اول رجب

این روز، روز شریفى است و برای آن چند عمل ذکر شده است:

1- روزه .

روایت شده که حضرت نوح (علیه السلام) در این روز به کشتى سوار شد و به کسانى که همراه او بودند امر فرمود روزه بگیرند که هر کس این روز را روزه بگیرد، آتش جهنم یک سال از او دور شود .

2- غسل .

3- زیارت امام حسین علیه السلام.

از امام جعفر صادق(علیه السلام) روایت شده است که: هر کس امام حسین (علیه السلام) را در روز اول رجب زیارت کند، خداوند او را بیامرزد. البته قابل ذکر است که زیارت از راه دور هم مورد قبول است ان شاء الله.

                                                                            التماس دعا                          

                                                                                           

 


[ جمعه 90/3/13 ] [ 7:34 عصر ] [ م حجت ]

آنچه از دوران بچگی یادم هست، این است که من حدود ? ساله بودم، خواهرم ده سال و خواهر بزرگترم (همسر آقای اشراقی) ?? سال داشت. ما با بچه‌های منزل همسایه سمت چپ‌ خانه که منزل آقای کمالوند بود، عروسک‌‌بازی می‌کردیم... گاهی هم گرگم به هوا بازی می‌کردیم. امام به ما گفته بودند منزل آقای کمالوند نرویم.

ایشان از علما و از دوستان امام بودند. این دوستی هم قصه جالبی دارد. به ما گفته بودند به آنجا نروید. هر وقت می‌خواهید بازی کنید، دخترشان - که اسمش طاهره‌خانم بود - بیاید پیش شما. پشت‌ بام‌های منزل ما به یکدیگر راه داشت. ما همگی بچه بودیم، ولی آنها نوکر ??- ?? ساله‌ای داشتند که به تازگی صدایش دورگه شده بود. به همین جهت آقا دستور داده بود شما نباید به منزل آنها بروید. وقتی آقا از مسجد سلماسی برمی‌گشتند و به طرف منزل می‌آمدند، از پشت کوچه صدای گرگم به هوای ما بچه‌ها را شنیدند. وقتی به منزل آمدند، از کارگرمان - زیور - پرسیدند: «بچه‌ها کجا هستند؟» او جواب داد: «منزل آقای کمالوند.» گفتند: «برو بگو بیایند.» ما خیلی ترسیدیم. برگشتیم به منزل و سه‌تایی توی زیر زمین رفتیم، خطاب امام، بیشتر به خواهر بزرگترم بود که مکلف شده بود. امام یک چوب نازک خشک را برداشتند و محکم به لبه دیوار زیرزمین زدند و گفتند: «من نگفتم نروید؟ چرا رفتید؟» بسیار هم عصبانی بودند. چوب شکست و یک تکه‌اش به پای خواهرم خورد. بلند شدیم و به اتاق رفتیم و من دیدم پای خواهرم کمی کبود شده است.

شب به آقا گفتم: «خرده چوبی که به دیوار زدید و شکست، به پای صدیقه خورده و پایش کبود شده.» امام پرسیدند: «واقعا؟» گفتم: «بله.» گفتند: «برو بگو بیاید.» صدیقه خانم آمد و امام پایش را دیدند و به او دیه دادند! من به خودم گفتم ای کاش پای من کبود شده بود! امام تا این حد روی مسائل شرعی دقت داشتند، در حالی که بچه‌شان بود و عمداً هم نزده بودند.


[ پنج شنبه 90/3/12 ] [ 10:19 صبح ] [ م حجت ]

یکی از آیات لطیف قرآن آیه 52سوره انفال است که می فرماید :خدا بنا ندارد نعمتی را که به بنده ای عطا می کند ،سلب کند مگر آنکه او شرایطش را تغییر دهد .

گویا همانطور که نگهداری هرشی شرایطی دارد (مثلا دوراز نور ویادردرجه دمای مناسب و...)حفظ ونگهداری از نعمت ها هم شرایطی دارد که اگر آن شرایط نباشد نعمت از کف می رود .

دل ما ظرف نعم الهی است .اگردروجود خود ظرف مناسب را فراهم کردیم نعمت می ماند واگر نورودمای مناسب دل ما فراهم نبود نعمت ،قابلیت استفاده اش را از دست می دهد ومی رود !

پس اگر نعمت را از دست دادید ،اگر دچار پس رفت وواپس گرائی شدید دنبال مقصر نباشید به درون خود مراجعه کنید وشرایط خود را بررسی کنید وخودرا واکاوی نمایید .

خویش را درخویش پیدا کن    


امام صادق (ع) فرمودند :خدا از انبیا می خواهد به مردم اعلام کنند که کسی نیست که درمسیر طاعتم باشد ،خدا به آنها نعمتی بدهد وبعد که آنها شرایط خودرا تغییر دهند از آنچه من دوست دارم به آنچه رضای من نیست رفتند ،من هم نعمت ها را می گیرم واز آنچه دوست دارند به آنچه دوست ندارند می رسند !

وگروهی که اهل معصیت باشند وسختی هائی به آنها برسد وبعد تحولی درآنها ایجاد شود واز آنچه دوست ندارم به آنچه دوست دارم تغییر کردند ،من هم شرایط آنها را از آنچه مورد رضایشان نیست به آن چه دوست دارند تغییر می دهم .


[ سه شنبه 90/3/10 ] [ 4:34 عصر ] [ م حجت ]

قرآن درسوره مبارکه انفال  پس از بررسی زوایای جنگ بدر درسهای مهمی را برای مسلمانان می شمارد که درنبردهای آینده از آن بهره گیرند .این نکات گرچه برای جنگ مطرح شده اما رموز موفقیت درتمام صحنه های زندگی ومقابله با مشکلات است .

1- "فاثبتو" ثبات قدم ،ایستادگی واستقامت اولین رمز پیروزی است.

2-"فاذکروالله کثیرا" یاد بسیار خدا که اعم از یاد قلبی وزبانی است بلکه بیشتر ذکر قلبی مراد است .بدون این ذکر توان ثبات قدم واستقامت را نخواهید داشت .

3"اطیعوا الله ورسوله"عدم تخطی از رهنمود های خدا وپیامبرش شمارا به مقصد می رساند .خروج از این اطاعت است که پیروزی بدر را به شکست احد تبدیل کرد .

4-"ولاتنازعو" (نزع چیزی را از ریشه کندن است )نگذارید اختلافات شما را به جایی برساند که یکدیگر را ریشه کن کنید ! به یکدیگر پشت نکنید .که نتیجه این نزاع ،سست شدن وازبین رفتن شوکت شماست .

5-"واصبروا"  ترک نزاع واختلاف به این آسانی نیست .نیاز به صبر وشکیبائی دارد ،تصمیمی میطلبد که به جای آن که بر آمده از غضب وشهوت باشد از عقل ومنطق برآید .

6-"ولاتکونوا کالذین خرجوا من دیارهم بطرا ورئا الناس" خروج وحرکت شما برای سرمستی وریا وخود نمایی نباشد که خروجی با این مقدمه محکوم به شکست است . 


[ یکشنبه 90/3/8 ] [ 4:23 عصر ] [ م حجت ]

مدتی این مثنوی تاخیر شد 

بعد از مدتی وقفه باز به مباحث شیرین قرآنبی باز می گردیم 

درسوره مبارک انفال آیه زیبایی است که پیامبر رحمت(ص)را مایه امان زمین معرفی می کند .وقتی مشرکین قرآن را افسانه خواندند از پیامبر خواستند اگر این قرآن از جانب خدا وحق است سنگی از آسمان برسرشان ببارد ! کار آدمی دراستکبار به آنجا می رسد که حاضر نیست "حق"را بپذیرد وحتی برای این تکبر جان می دهد !!!!!!!!!!!

قرآن پاسخ می دهد ای پیامبر مادام تو درمیان این امت هستی عذاب برآنها نازل نمی شود "وما کان الله معذبهم وانت فیهم"تو امان زمینی وتا تو درمیان مردم باشی از عذاب خبری نیست .

علی (ع) فرمود :خدا دوامان درزمین داشت یکی از میان مردم رفت (پیامبر رحمت(ص) )از دومی غفلت نکنید که آن استغفار است .

درادامه آیه خداوند امان دوم را هم مطرح کرد که "ماکان الله معذبهم وهم یستغفرون" تامردم به استغفار مشغولند عذاب خدا نمی آید .


[ جمعه 90/3/6 ] [ 11:41 صبح ] [ م حجت ]
<   <<   96   97   98   99   100   >>   >
درباره وبلاگ
پیوندهای روزانه
موضوعات وب