نگاه هشتم |
بر سر قرارهای شب قدر مانده ایم؟ بیش شاید یکی
[ دوشنبه 89/7/19 ] [ 6:52 عصر ] [ م حجت ]
از رسول خدا صلوات الله علیه روایت شده است که در روز یکشنبه ماه ذیالقعده فرمود: مردم! کدامیک از شما میخواهید توبه کنید؟ راوی میگوید: گفتیم: رسول خدا! همه ما میخواهیم توبه کنیم. حضرت فرمودند: غسل کرده، وضو گرفته و چهار رکعت نماز بجا آورید(هر دو رکعت به یک سلام مانند نماز صبح). در هر رکعت یک بار (فاتحةالکتاب)، سه بار (قل هو الله احد) و یک بار معوذتین (قل اعوذ برب الناس و قل اعوذ برب الفلق) بخوانید. آنگاه هفتاد بار استغفار نموده و در پایان بگویید لا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلاَّ بِاللَّهِ الْعَلىِّ الْعَظیمِ آنگاه بگویید یا عَزیزُ یا غَفَّارُاغْفِرْ لى ذُنُوبى وَذُنُوبَ جَمیعِ المُؤمِنینَ وَالْمُؤمِناتِ فَاِنَّهُ لا یَغْفِرُالذُّنُوبَ اِلاَّ اَنْتَای عزیز! ای بخشاینده! گناهان من و گناهان تمام مردان و زنان مؤمن را ببخش که جز تو کسی گناهان را نمیبخشد. آنگاه فرمود: بندهای از امت من چنین عملی را انجام نمیدهد مگر این که از آسمان به او ندا میرسد: بنده خدا! عمل را از نو شروع کن که توبه تو قبول، و گناهانت بخشیده شد. فرشته دیگر از زیر عرش ندا میکند: ای بنده! مبارک باد بر تو و بر خانواده و خاندانت. منادی دیگری صدا میزند: در روز قیامت، دشمنانت را از تو راضی مینمایند فرشته دیگری ندا میکند: ای بنده! با ایمان از دنیا میروی. دینت از تو گرفته نشده و قبر تو نورانی و وسیع خواهد شد. منادی دیگر صدا میزند: پدر و مادر راضی میشوند، گرچه خشمگین باشند؛ پدر و مادر، تو و خاندانت بخشیده شده و در دنیا و آخرت خوش رزق خواهی بود. جبرئیل ندا میکند: من با فرشته مرگ پیش تو آمده و به او دستور میدهم که با تو خوش رفتار بوده، بخاطر مرگ آسیبی به تو نرسانیده و بنرمی روح را از بدنت خارج نماید. [ یکشنبه 89/7/18 ] [ 7:35 عصر ] [ م حجت ]
![]() [ شنبه 89/7/17 ] [ 9:28 صبح ] [ م حجت ]
از آیت الله العظمی نجفی مرعشی نقل شده است که : پدرم علامه نسابه آیت الله مرعشی می گفت: مدتها بود که من در تلاش و کوشش بودم تا راز قبر گمشده مادرم فاطمه علیها السلام دخت پیامبر را کشف کنم و بدانم قبر آن بانوی سرفراز گیتی کجاست؟ اما هر چه در این رابطه کتابهای شیعه و سنی را زیر و رو کردم به جایی راه نبردم به ناگزیر دست به توسلات و ختمهای گوناگون زدم تا شاید از این راه به هدف خویش دست یابم و به همین جهت بود که در مسجد سهله برنامه ای را مشغول شدم که دوره آن چهل شب بود و گویی شب سی و هفتم بود که در عالم رؤیا امام هفتم یا ششم علیهما السلام را دیدم که خطاب به من فرمود: « سید محمود! در گشودن این راز، اصرار نورز که باید این راز تا آمدن حضرت بقیه الله پوشیده بماند چرا که این وصیت آن بانوی مظلومه و گرانقدر است و راهی است برای آگاهی یافتن حق طلبان از ستم و بیدادی که بر آن بانوی دو سرا و همسر گرانقدرش امیرالمؤمنان علیه السلام از سوی استبداد رفت.» و افزود: « خداوند عظمت او را در این سرا به کریمه اهلبیت عنایت فرموده است.» پرسیدم: « سرورم! منظور از کریمه اهلبیت کیست؟» فرمودند: « فاطمه معصومه در قم.» پدرم افزودند: « از خواب بیدار شدم و برای نخستین بار را ه ایران را در پیش گرفتم و به قم آمدم و پس از زیارت به شهر ری رفتم و آنجا بودم که سیل قبر جناب صدوق را تخریب نموده و بدن شریفش ظاهر شده بود که به همراه گروهی از علمای تهران رفتیم و پس از نه صد سال از رحلت آن مرحوم دیدیم پیکر پاکش ترو تازه مانده و دست او را بوسیدم. از جمله علمای حاضر در کنار قبر صدوق عبارت بودند از: آقای میرزاابوالحسن جلوه، آقای حاج ملا محمد اندرمانی، آخوند رستم آبادی، آقای علی حکیم و آقای مدرس که همگی به زیارت صدوق آمده بودند و بدن شریف او را دیدند.» [ شنبه 89/7/17 ] [ 9:27 صبح ] [ م حجت ]
[ جمعه 89/7/16 ] [ 11:0 صبح ] [ م حجت ]
|
|
[ طراحی : پرشین اسکین ] [ Weblog Themes By : Persian skin ] |