سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نگاه هشتم

امروز برای خیلی ها روز تولد است .شاید این شبها گناه بسیار یاز ما بخشیده شده است واینک درآغوش خدای مهربان قرار داریم.روزهای زیبایی است .اما باید زیبایی این روزها را با تصمیم های عاقلانه  زیباتر کرد .باید از نو شروع کرد .

شیطان امروز مارا وسوسه می کند که گناه کنیم . گناه کنیم ودوباره با اشک های چشممان در شبهای قدر لکه ننگ گناه را پاک کنیم .این را از بسیاری از جوانان شنیده ام که تمام سال را گناه می کنیم وشب قدر همه را با آب توبه شستشو خواهیم داد .اما   ....

اگر این توبه کردن وتوبه شکستن کار هرروز ماشود طبق روایات مسخره کردن خداست .

اگر فرصت توبه را پیدا نکردیم چه خواهیم کرد ؟

تیری که با هرگناه به قلب مولای منتظرمان می زنیم را چه خواهیم کرد ؟دردآور نیست که شیعه او هم اشکش را در آورد ؟

شاید داستان پسر خشمگینی را شنیده باشید که پدرش از او خواست با هربار خشم میخی به دیوار بکوبد  وبعد خواست میخهارا از دیوار بیرون بکشد .وکشید اما جای سوراخ میخها هرگز از بین نرفت .لابد فرق برگه سفید را با با برگه ای که در آن چیزهایی نوشته وسپس پاک کرده ایم دیده اید .توبه هر چند واقعی باشد  پاک کردن آثار آن بطور کامل از دل کاری دشوار است .

اصلا در تعالیم اسلام که نگاه کنیم گناه نگردن را بیش از طاعت وانجام مستحب وواجب خواسته اند : "فاتقوالله واطیعون" اول پرهیز وسپس اطاعت  .وشاید دشواری آن پرهیز نیزبیشتر باشد وطبق روایت "خیر الاعمال احمزها"ارزش بیشتر ی هم دارد .بیاییم از امروز دوباره شروع کنیم  وخیال گناه را از سر بیرون کنیم .هرکس عوامل گناه درزندگی را بررسی کند وبا آن ریشه ها مقابله کند .بیایید به قول هایی که دیشب وشبها ی گذشته دادیم عمل کنیم .بیایید به خود ستم نکنیم واز نو شروع کنیم .


[ چهارشنبه 90/6/2 ] [ 9:42 صبح ] [ م حجت ]

کتاب مراقبات مرحوم ملکی تبریزی را ورق می زدم از خودم شرمنده ونومید شدم .اولیای خدا  درتمام سال برای استفاده شب قدرشان دعا می کردند وما تازه از خواب بیدار شده ایم !

آنها برای هردقیقه این شب از مدتها قبل برنامه ریزی می کرده اند وما به انتظار تقدیر نشسته ایم !

آنها حتی لباس وعطروموقعیت نشستن خود را دراین شب از مدتها قبل برنامه ریزی می کرده اند وما....!

آنها همه آنچه را دراین شب می خواهند بخوانند برنامه ریزی کردند وما ....!

خدایا به آبروی اولیایت به ما نظری کن تا دراین شب بتوانیم آخرین تیر را ازچله کمان رها کنیم وکارمان بسازیم .


[ سه شنبه 90/6/1 ] [ 10:48 صبح ] [ م حجت ]

میهمانی به دهمین روز خود رسید .اینک جادارد از خود بپرسیم در کجای این ضیافت آسمانی ایستاده ایم ؟ آیا قدمی از اولین روز  میهمانی جلوتر رفته ایم ؟ یادمان باشد هدف از برپایی این  ضیافت آسمانی بدست آوردن تقوی است "لعلکم تتقون" ومعلوم است به میزان کسب تقوی ونزدیک شدن به این هدف است که تلاش ما پذیرفته است .درروایات متعددی شرط قبولی روزه را  تغییر درجهت بهتر شدن معرفی کرده اند .

اگر ده روز ار مهیمانی را بی هیچ تحولی پشت سر گذاشته ایم ،اگر هنوز  بدی های خودرا شماره نکرده وبه اصلاحش نپرداخته ایم ،اگر هنوز درپله اول ایستاده ایم بدانیم که حاصل ما از روزه دررزوها ی بلند تابستان ،حاصلی جز تشنگی وگرسنگی  نیست .

زمان به سرعت می گذرد ،چیزی نمی گذرد که عید فطر را به نظاره می نشینیم  ، فرصت را از دست ندهیم وگرنه فطر ،عید که نیست ،بلکه عزای "محرومیت" ماست .

نه رو زدیگر به شب سرنوشت ساز مان  مانده است . شب قدر که قرار است روزی های مادی ومعنوی مارا قسمت کنند . آیا آمادگی دریافت رحمت این شب را داریم ؟اگر چشم دل با زکنیم اگر حقایق عالم را خوب ،درک کنیم ازاین لحظه باید حرکتی  دیگر را آغاز کرد تا  توشه ای برای شب سرنوشتمان بدست آوریم .


[ پنج شنبه 90/5/20 ] [ 11:50 صبح ] [ م حجت ]

 

چهارروز از ضیافت مبارک الهی می گذرد .چه بهره ای  از این مهمانی برگرفتیم؟

میزبان ضیافت خواسته است  اندرون از طعام خالی داریم تا دراو نور معرفت بینیم وبرخی از ما ،همه تدابیر امنیتی درسحر وافطار را به کار میگیریم که مبادا گرسنه شویم !

او خواسته است تشنگی را تجربه کنیم واین روزها صفحات روزنامه ها پراست از راههای جلوگیری از تشنگی !

او می خواهد با تجربه گرسنگی وتشنگی ، جوع وعطش قیامت را به یاد آوریم وگناه راترک کنیم تا  جهنمی نباشیم ،

او می خواهد این روزها رنج دائمی فقرا را تجربه کنیم وبا کمک ویار ی به انها مقرب درگاه او شویم .

او می خواهد سی روز همه اعضای بدن ما رووزه باشد تا در طلوع سی ویکمین روز بریا همیشه با گناه وداع کنیم .

 او مارا به ضیافت خوانده تا درخلوت خویش ، فرصتی برای دیدن واقعیت خویش بیابیم، وبه خود نمره دهیم وبرا ی همه عمرخویش طرحی نودراندازیم.بی جهت نیست درروایات کسی را که نتواند از این ماه ،پاک بیرون رود را محروم خوانده اند که باید به انتظار بنشیند شاید درعرفه به او نظری شود ...!

چهارروز گذشت به کدامیک از اهداف میزبان نزدیک شدیم ؟ چه کردیم ؟ فرصت اندک است .همین فرداست که پیام های تبریک عید فطر را برای هم ارسال کنیم .اگر می خواهیم"فطر" برای ما عید باشد باید دست به کار شد واگر کار ی نکردیم "فطر" عید که نیست  ،روز عزای محرومیت ماست .

همین امروز قلم را بردارید روح عریان خودرا دربرابر آینه وجدان قرار دهید وهمه عیوب خودرا بنویسید واز همین امروز مبارزه با آنها ر ا شروع کنید .اگر صادقانه برخورد کنیم آنقدر درخود عیب می بنیم که از فردا عیوب مردم را رها می کنیم !

راستی به هم کمک کنیم ، آینه هم شویم ،عیوب یکدیگر را  به هم هدیه دهیم . چه کسی عیوب مرا می گوید تا به تعبیر امام صادق (ع) از بهترین دوستانم باشد ؟؟

 


[ جمعه 90/5/14 ] [ 11:22 صبح ] [ م حجت ]

 

سلام بر آقای خوبی ها ... 

?آقا دلم برایتان خیلی تنگ شده بود 

?گفتم دست به قلم ببرم 

?و برایتان چند سطر نامه بنویسم 

?سید ما مولای ما ....

ایام ولادتتان نزدیک است .شهر را با چراغها وپارچه های الوان آذین بسته اند .موج پیامک های مهدوی درراه است . ختم های صلوات میلیونی به اوج خود رسیده .همه عید رابه هم تبریک می گویند .برخی به  یمن ولادت تو جشن ها ی ازدواج خودرا برپا کرده اند و...

اما من دلم برایت می گیرد .می گویم هنوز هم درتنهایی خویش میسوز ی هنوز هم رنج جهل ونادانی ما را می خور ی وهنوز هم توغریبی مثل مادرت مثل همه پدرانت که با جهل مردم درغربت بودند ...

خوب که فکرمی کنم می بینم ما فقط برای تو حاضریم صلوات بفرستیم ، دعای فرج بخوانیم ، برای آمدنت آمین بگوییم

اما اگراز ما بخواهی برای آمدنت گناه نکنیم شرمنده  !نمی توانیم ! نمی شود !

اگر بگویی فلان مجلس گناه نرو می گوئیم :مولا یک شب است کوتاه بیا !

اگر بگویی مال حرام نخور ی می گوئیم :مولا همه می خورند زمانه عوض شده ،نمی شود ...

اگر بگویی غنارا ترک کن می گوئیم آثار مفید موسیقی بر جسم وروح ثابت شده .

اگر بگوئی لهو ولعب را ترک کن می گوئیم :جوانی است بعد توبه می کنیم .تازه حرف مردم را چه کنیم که از حرف تو هم مهمتر است !

اگر بگوئی خمس وزکات بده می گوئیم :گرانیست ،فقر است ،یارانه ها رابرداشته اند  ،تازه مالیات هم می دهیم و...

خلاصه مولا هیچ کدام از ما فکر نمی کند که مانع آمدن تو ،مائیم واعمالمان ، نه صلوات نفرستادن ها و دعای فرج نخواندن ها .اما شرمنده که فقط می توانیم برایت صلوات بفرستیم  دعا کنیم چراغان کنیم وجشن بگیریم وشاد باشیم اینکه تو این روزها از غفلت ما دلت گرفته مشکل توست ...!

آقا ی مهربان !بابای خوبم شرمنده ام  که با اعمالم بارها وبارها اشک تو را درآورده ام ! دلت را خون کرده ام ! وفقط برای تو صلوات فرستاده ام ! جهالت از این بالاتر؟؟ وتو چه می کشی از این نادانی ما ؟ چقدر تنهایی  تو ! آخر از میان یک میلیارد مسلمان ،جماعت اندکی را شیعه می بینی واز میان آنان مائیم که سنگ تو را به سینه می زنیم واین است اعمال ما ....!

چقدر تو تنهایی وچقد راین روزها از غفلت ونادانی ما غصه می خور ی و...

 


[ جمعه 90/4/24 ] [ 6:41 عصر ] [ م حجت ]
<   <<   6   7   8   9      >
درباره وبلاگ
پیوندهای روزانه
موضوعات وب