نگاه هشتم |
سید بن طاوس گفت خلیفه خواست منصب قضاوت را بمن واگذار کند.گفتم:
میان عقل و هواى نفس من جنگ و جدال سختى درگرفته است، عقل میگوید:من میخواهم تو را بسوى بهشت هدایت کنم،میخواهم تو را به خوشبختى دائمى رسانده سعادت همیشگى تو را تأمین نمایم.
هواى نفس میگوید:بهشت و آخرت نسیه است من میخواهم تو را از لذّتهاى دنیوى که نقد است بر خور دار نمایم و درهاى خوشبختى را بروى تو بگشایم این نزاع در بین عقل و هواى نفس
بالا گرفت و قضاوت را بعهدهء من نهادند و من گاهى عقل و گاهى نفس را محکوم کردم،ولى متخاصمان به نزاع خویشتن ادامه میدهند و اکنون مدّت پنجاه سال است که از عمرم میگذرد و من نتوانسته ام این نزاع را خاتمه دهم.
پس کسى که در این سنّ طولانى نتواند یک قضیه را فیصل نماید چگونه میتواند در پیش آمدهاى گوناگون بین مردم قضاوت بنماید؟شما براى قضاوت و داورى در بین مردم کسى را برگزینید که بین عقل و هواى نفس او توافقى حکم فرما باشد تا بتواند در این کار خطیر دخالت نماید. [ دوشنبه 92/12/19 ] [ 8:10 عصر ] [ م حجت ]
آبها خطکشی نمیکنند، هم دستهای پاک را میپذیرند و هم دستهای آلوده را. آینهها هم مرزبندی نمیکنند، هم چهرههای زشت را نشان میدهند و هم چهرههای زیبا را. [ پنج شنبه 92/12/15 ] [ 4:22 عصر ] [ م حجت ]
حال غریبیست .همیشه اسفند که میرسد ،شور وشعف آمدن عید همه جا را میگیرد اما دل من را غم میگیرد . هیچ وقت نفهمیدم چرا آمدن عید وگذر زمان ملت را شاد میکند ؟! خوشا بحالشان لابد آنقدر از سرمایه عمرشان بهره بده اند که گذشت زمان شادشان کند اما من که همه سرمایه را داده وچیزی نستانده ام حق دارم برحال خویش بگریم. خانه تکانی مردم مرا یاد خانه نتکانده دلم می اندازد ،غبارهایی که باید برود ونرفته است . سفید کننده ها مرا به حسرت ماده سفید کننده ای میبرد که تیرگیهای دلم را بزداید . بیرون ریختن اجناس اضافه خانه مرا یاد همه آنچه در دلم یعنی خانه خدا وحریم کبریا جاخوش کرده می اندازد . گذر زمان یعنی از کف رفتن تنها سرمایه ،سرمایه ای که دقایقش باید ارزشمند می بود ونبود ،سرمایه ای که در برابر همه ثانیه هایش باید جواب بدهم و... همه ثانیه های کلاس درسم،همه ثانیه های زندگی با دنیای مجازی وهمه ثانیه های ........ وامسال که قصه پر غصه پایان نامه هم به آن اضافه شده است و....... [ چهارشنبه 92/12/7 ] [ 7:58 عصر ] [ م حجت ]
«خدا در قرآن میگوید نماز از فحشاء و منکر جلوگیری میکند، پس چرا خیلیها نماز میخوانند ولی باز هم گناه میکنند، چون این نمازشان خاصیت ندارد، از باب رفع تکلیف است» «شما باید در روز 15 دقیقه قرآن با تمرکز در یک مکان آرام بخوانید و روی معنی آن فکر کنید» بنده بعد از یکی از سفرهایم که خدمت ایشان رسیدم، از غربت و برخی مشکلات دیگر گلایه کردم، حاج آقا مرتضی فرمودند: «قرآن روزانهات را میخوانی؟» عرض کردم: «میخوانم ولی مرتب نمیخوانم» گفتند: «این چه حرفی است؟ مثل این که بگویی من ناهار میخورم ولی مرتب نمیخورم. قرآنت را به طور مرتب بخوان آن مشکلاتی که گفتی برطرف میشود» در مجموع حرفشان این بود که من آثار قرائت روزانه قرآن را در چهرهی تو نمیبینم. شخصی که به ارتکاب معاصی عادت میکند، مثل انسان بیمار است. بیمار هم باید آنتی بیوتیک مصرف کند و هم ویتامین. اگر نماز با توجه خوانده نشود، قرآن به طور منظم قرائت نشود، ادعیه و اذکار روزانه ترک شود، انرژی لازم برای حرکت در مسیر بندگی وجود نخواهد داشت و اصطلاحاً تائب کم میآورد و مجدداً به وضعیت قبل از توبه باز میگردد «وضویتان را با توجه بگیرید، قبل از ایستادن به نماز چند لحظه بنشینید و فکر کنید، اینها باعث میشود نمازتان را با حضور قلب بخوانید» «اگر میخواهی نمازت را هول هولکی بخوانی که زودتر به افطار برسی، این فایده ندارد. اول قدری غذا بخور تا نمازت را با توجه بخوانی» گفتاری از آقا مرتضی تهرانی [ شنبه 92/12/3 ] [ 7:47 عصر ] [ م حجت ]
به ! ظاهر زائرم اما زیارت را نمی فهمم من بیچاره لطف آشکارت را نمی فهمم
تو از من بیشتر مشتاق دیداری و من حتی! به دل افتادن گاه و گدارت را نمی فهمم زیارتنامه می خوانم دلم از نور لبریز است "اگر چه گاه معنای عبارت را نمی فهمم"
تو پرواز مرا در اوج می خواهی و می دانی من از بس در قفس بودم اسارت را نمی فهمم
به جای غربت تو ازدحام صحن را دیدم غریبی?!? آه!! درد بی شمارت را نمی فهمم ... به هر زائر سه جا سر می زنی- دلگرمی ام این است- زیارت نه ولی قول و قرارت را که می فهمم
[ سه شنبه 92/11/29 ] [ 7:27 عصر ] [ م حجت ]
|
|
[ طراحی : پرشین اسکین ] [ Weblog Themes By : Persian skin ] |