نگاه هشتم |
دعا براى وجود مبارک امام زمان (علیه السلام) و فرج آن حضرت، یکى دیگر از اعمال شبهای قدر است.
در روایتى که «سیّد بن طاووس» از حمّاد بن عثمان نقل کرده مى خوانیم:
در شب بیست و یکم ماه مبارک رمضان به محضر امام صادق(علیه السلام) شرفیاب شدم، امام(علیه السلام) از من پرسید که آیا غسل کرده اى؟ گفتم: آرى،امام(علیه السلام) حصیرى طلبید و مرا نیز به کنارش فراخواند. آن حضرت(علیه السلام) مشغول نماز شد و من نیز نزدیک آن حضرت (علیه السلام) نماز مى خواندم. وقتى که از نمازها فارغ شدیم، آن حضرت دعا کرد و من آمین گفتم، و این کار ادامه داشت تا صبح طلوع کرد. امام(علیه السلام) اذان و اقامه گفتند و برخى از خدمتکاران را فراخواند و نماز صبح را به امامت آن حضرت(علیه السلام) بجا آوردیم.
امام صادق(علیه السلام) بعد از نماز، به تسبیح و تقدیس پروردگار پرداخت و بر پیامبر(صلى الله علیه وآله) درود فرستاد و براى مؤمنان دعا کرد؛ آنگاه به سجده رفت و ساعتى در سجده بود، و در آن مدّت جز صداى نَفَس حضرت چیزى را نمى شنیدم، سپس دعایى خواند از جمله در دعایش عرض کرد:
وَ أسْألُکَ بِجَمیعِ ما سَأَلْتُکَ وَ ما لَمْ أَسْأَلْکَ مِنْ عَظیمِ جَلالِکَ، ما لَوْ عَلِمْتُهُ لَسَأَلْتُکَ بِهِ، أَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّد وَ أَهْلِ بَیْتِهِ، وَ أَنْ تَأْذَنَ لِفَرَجِ مَنْ بِفَرَجِهِ فَرَجُ أَوْلِیائِکَ وَ أَصْفِیائِکَ مِنْ خَلْقِکَ، وَ بِهِ تُبیدُ الظّالِمینَ وَتُهْلِکُهُمْ، عَجِّلْ ذلِکَ یا رَبَّ الْعالَمینَ.
از تو تقاضا مى کنم به جمیع آنچه که تو را با آن خواندم و آنچه را نخواندم، از عظیم جلال تو که اگر مى دانستم تو را با آن خواندم. از تو مى خواهم بر محمد و اهل بیتش درود بفرستى و اجازه فرج و ظهور کسى را بدهى که با ظهور او گشایشى در کار اولیاى تو و برگزیدگان از خلقت ظاهر مى شود و به وسیله او ظالمان را نابود و هلاک مى سازى. اى پروردگار عالمیان، در ظهورش تعجیل فرما.
پس از آن که امام(علیه السلام) سر از سجده برداشت، عرض کردم: جانم به فدایت! شما براى فرج کسى دعا کردید که با فرج او گشایشى در کار دوستان و اولیاى الهى حاصل خواهد شد; مگر آن کس شما نیستید؟
امام(علیه السلام) فرمود: نه! او قائم آل محمّد است!
آنگاه امام صادق(علیه السلام) نشانه هاى ظهورش را بیان کرد و در ادامه فرمود: «شب و روز، منتظر ظهور مولایت باش! زیرا خداوند هر روز در شأن و کارى است، و انجام کارى او را از کار دیگر باز نمى دارد». (وَ تَوَقَّعْ اَمْرَ صَاحِبِکَ لَیْلَکَ وَ نَهارَکَ، فاِنَّ اللهَ کُلُّ یَوْم هُوَ فی شَأن، لا یَشْغَلُهُ شأنٌ عَنْ شَأن).
[ جمعه 90/5/28 ] [ 4:51 عصر ] [ م حجت ]
فردا شب تعیین سرنوشت است وچقدر خدا مهربان است که این شب را دردهه آخر ماه ضیافتش قرار داده است .به ما فرصتی دوباره داده 18روز روزه بگیریم وخودرا باز یابی کنیم ،از گناهان گذشته توبه کنیم ،با او از درآشتی درآئیم ،لذت مناجات با اورا بچشیم وخلاصه خودرا پیداکنیم .واینک با این آمادگی به میهمانی شب قدر برویم تا خدای مهربان سرنوشت ما رقم زند . وچقدرخوب است که امشب شب جمعه است شب رحمت الهی ،شب توبه ومغفرت،شبی که خدا ملائک رابه زمین می فرستد تا اشکها واستغفارهای بندگانش را به محضرش برند ،شبی که قطرات اشک من وتورا به بالاترین قیمت ممکن می خرند. امشب را قدر بدانیم ،اگر درطی این 17روز کاری نکرده ایم که نگاه رحمت اورا به خود جلب کنیم امشب را قدربدانیم وبرای درک شب قدر کاری کنیم . التما س دعا [ پنج شنبه 90/5/27 ] [ 9:33 صبح ] [ م حجت ]
همین دیروز بود که آمدن ماه ضیافت ار به هم تبریک گفتیم وامروز پانزدهمین روز از ماه خدارا پشت سر گداشتیم وتا چشم برهم بزنیم پایان میهمانی را به نظاره خواهیم نشست . اما امروز باید از خود پرسید چه کرده ایم ؟ آیا پانزده پله بالا آمده ایم ؟ آیا پانزده قدم از گناه فاصله گرفته ایم ؟ آیا پانزده روز "این دهان بستن مان" آن دهان را باز کرده است ؟ آیا تلاش کرده ایم پانزده روز از گناه دورشویم ؟آیا پانزده قدم به میزبان این ضیافت الهی نزدیک شده ایم ؟ آیا پانزده قدم درجاده تقوی زده ایم ؟ خلاصه دوستان !اگر هنوز همانجا هستیم که در اولین روز این ضیافت آسمانی هستیم بدانیم که تاکنون تلاشی بیحاصل داشته ایم تادیر نشده تا غروب رمضان نرسیده جبران کنیم وگرنه ....! [ سه شنبه 90/5/25 ] [ 9:16 صبح ] [ م حجت ]
میلاد کریم اهل بیت مبارک [ سه شنبه 90/5/25 ] [ 9:7 صبح ] [ م حجت ]
اشک یکی از نعمتهای زیبای خداست .اشک گوهری است که طبق روایات قطره ای از آن دریاها آتش را خاموش می کند .مهم اینست که این گوهر گرانبها را کجا خرج کنیم . برای متاع اندک دنیا ؟ برای نرسیدن به خواستهای دنیا ؟یاهرجا کسی ادعا کرد بالای چشممان ابروست ؟! امام سجاد (ع) دردعای ابوحمزه آموزش می دهند که دردهای اصلی ما کجاست وبرای چه باید گریه کرد .جایی که هیچ چاره وفریاد رسی نیست .حضرت می فرمایند . گریه می کنم برای جان دادنم،برای تاریکی قبرم ،برای تنگی لحدم،برای سوال نکیر ومنکر از من ،برای بیرون امدنم از قبر برهنه وخوار که بارسنگینم رابه پشت کرده یک بار از طرف راستم بنگرم ویک باراز طرف چپم وهریک از خلایق رادر کار ی غیر از کار خودم ببینم .برای هریک از آنهادرآن روز کاری است که به خود مشغولشان داشته .چهره ها یی درآن روز غبار آلود است وسیاهی وخواری آنها را فراگرفته و... راستی وقتی زیور عبادت کنندگان برای این دردها می گرید من وتو چه باید کنیم ؟ تو گوهر اشک را کجا خرج می کنی ؟ [ دوشنبه 90/5/24 ] [ 9:5 صبح ] [ م حجت ]
|
|
[ طراحی : پرشین اسکین ] [ Weblog Themes By : Persian skin ] |