سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نگاه هشتم

سلیمان بن رزین ،سکن مدینه بود .

همراه امام از مدینه به مکه آمد واز مکه نامه های امام را به سران بصره رساند.

او پس از دستگیری توسط ماموران عبیدالله زیاد،به دستور او گردن زده شد.

او نخستین شهید نهضت حسینی وتنها شهید بصره است .

35 ساله بود ،چابک ورشید ،بصیر ودقیق وشیفته اهل بیت بود .

 


[ چهارشنبه 92/9/20 ] [ 6:27 عصر ] [ م حجت ]

سه . تابع احساسات بودن با مطالعه مقاطع مختلف تاریخ کوفه ، مى توانیم تابع احساس بودنِ اهالى آن را مشاهده نماییم . علّت اصلى این ویژگى را مى توان عدم رسوخ ایمان در قلب هاى آنان دانست و طبعا از افراد و قبایلى که با دیدن شوکت اسلام به آن پیوستند و براى دنیاى خود به جنگ رفتند ، انتظارى جز این نمى توان داشت . شاید معروف شدن کوفیان به نیرنگبازى ، فریبکارى و بى وفایى ـ تا جایى که به ظهور مَثَل هایى چون : «أغدَرُ مِن کوفىٍّ (فریبکارتر از کوفى)» ، یا «الکوفىُّ لا یوفى (کوفى ، وفا ندارد)» انجامیده ـ ، نیز ناشى از همین ویژگىِ احساساتى بودن آنها باشد . چهار . پرخاشگرى نظامى بودن شهر کوفه و پدید آمدن فرصت هاى متعدّد براى جنگیدن ، روحیّه اىخاص و پرخاشگرانه به آنان داده بود . آنان ، مغرور از قدرت نظامى و فتوحات خویش ، در برابر هر تحوّلى پرخاش کرده ، با شورشگرى ، در صدد بازیابى هویت خویش و به دست آوردن منفعت بودند .

پنج . قبیله گرایى

قبیله گرایى حاکم بر عراق و جزیرة العرب ، در کوفه نیز نمود داشت و افراد قبیله ، به رئیس قبیله خویش ، بیش از رئیس حکومت ، وابسته بودند . از سوى دیگر ، سیاست مَدارانى همچون معاویه و ابن زیاد، با تطمیع رؤساى قبائل ، از توانایى آنان بر ضدّ امامان شیعه علیهم السلام ، استفاده مى کردند .


[ یکشنبه 92/9/17 ] [ 7:0 عصر ] [ م حجت ]

به طور کلّى ، ویژگى هاى روانى بیشتر جامعه آن روزگارِ کوفه را که در شکست ظاهرى نهضت امام حسین علیه السلام دخیل بوده اند ، مى توان چنین برشمرد :

یک . نظام ناپذیرى

هسته اوّلیه شهر کوفه را قبایل بَدَوى (صحرانشین) تشکیل مى دادند که بنا به علل مختلف ، در فتوحات اسلامى شرکت جستند و سپس از صحرانشینى و کوچرَوى ، به شهرنشینى روى آوردند ؛ امّا با این حال ، خُلق و خوى صحرانشینى خود را از دست نداده بودند . یکى از ویژگى هاى صحرانشینان ، داشتن آزادى بى حدّ و حصر در صحراها و بیابان هاست . از این رو ، آنان از همان ابتدا به درگیرى با امیران خود پرداختند ، به گونه اى که خلیفه دوم را به ستوه آوردند ، تا جایى که از دست آنان ، این چنین شِکوه نمود : چه مصیبتى بالاتر از این که با صد هزار جمعیّت ، رو به رو باشى که نه آنها از امیرى خشنودند ، و نه امیرى از آنان رضایت دارد ؟! مى توان گفت که چنین جامعه اى ، امیر عادل و آزاداندیش را بر نمى تابد . در این جامعه ، مردم از این گونه امیران ، سوء استفاده مى کنند ، در مقابل آنها به معارضه بر مى خیزند و از فرمان آنان ، اطاعت نمى نمایند . نمونه همه این نشانه ها را در رفتاراطاعت در برابر حکومت نماید .

دو . دنیاطلبى

گرچه بسیارى از مسلمانان صدر اسلام ، با نیّتى خالص و به جهت رضاى حق و پیشرفت اسلام در فتوحات اسلامى شرکت مى جستند ، امّا کم نبودند افراد و قبایلى که به قصد به دست آوردن غنایم جنگى در این جنگ ها شرکت مى کردند . اینان ، پس از سکونت در کوفه ، حاضر به از دست دادن دنیاى خود نبودند و به محض احساس کردن هر گونه خطرى ، عقب مى نشستند و به عکس ، هر گاه احساس نفعى مى نمودند ، فورا به عرصه داخل مى شدند . شاهد صادق این مطلب ، حضور کوفیان در دو جنگ جَمَل و صفّین است . هنگامى که در سال 36 هجرى ، امام على علیه السلام براى مقابله با شورشیانِ مستقر در بصره ، از مدینه ره سپار عراق شد ، از کوفیان ، درخواست کمک نمود . کوفیان که هنوز حکومت امام على علیه السلام را نوپا مى دیدند و از سرنوشت جنگ ، بخصوص با توجّه به کثرت سپاه بصره ، بیمناک بودند ، کوشیدند از زیر بار این دعوت ، شانه خالى کنند و سرانجام ، پس از تبلیغ ها و تشویق هاى فراوان ، تنها دوازده هزار نفر ، یعنى حدود ده درصد از جمعیّت جنگجویان کوفه ، در این جنگ ، به نفع على علیه السلام شرکت جستند . پس از اتمام جنگ نیز یکى از اعتراض هاى نخبگان و خواصّ آنان ، مصادره نشدن و تقسیم نشدن غنایم به وسیله امام على علیه السلام بود . امّا در جنگ صفّین که کوفیان ، حکومت امام على علیه السلام را سامان یافته مى دیدند و امید فراوانى به پیروزى داشتند ، رغبت بیشترى به شرکت در جنگ نشان دادند ، به طورى که تعداد سپاهیان امام على علیه السلام را در این جنگ ، بین 65 تا 120 هزار نفر نگاشته اند که شمار افراد غیر کوفى آن ، بسیار ناچیز بوده است . فراوانىِ بیعت کنندگان با مسلم را نیز مى توان با همین اصلْ توجیه نمود ، گرچه عدّه اندکى از افراد مخلص نیز در میان آنها بودند .


[ جمعه 92/9/15 ] [ 4:6 عصر ] [ م حجت ]

بخش مسلمان کوفه را، از نظر سیاسى ، مى توان به چهار دسته تقسیم کرد :

1 . هواداران اهل بیت علیهم السلام

پیش از این ، اشاره کردیم که در عصر نهضت حسینى ، کوفه، کانون هواداران اهل بیت علیهم السلام بود ؛ ولى این سخن، بدان معنا نیست که همه کسانى که به اهل بیت علیهم السلام اظهار ارادت مى کردند ، پیروان راستین آنها و «شیعه» به مفهوم حقیقى این کلمه بودند ؛ بلکه هواداران اهل بیت علیهم السلام و مدّعیان تشیّع در آن دوران ، به چند دسته تقسیم مى شدند 

2 . هواداران بنى امیّه

هواداران بنى امیّه ، بخش قابل توجّهى از مردم کوفه را تشکیل مى دادند . در آن دوران که بیست سال از حکومت اُمَویان در کوفه مى گذشت ، افراد بسیارى جذب آنها شده بودند . هواداران بنى امیّه در کوفه ، از تشکّل و سازماندهى نیرومندى برخوردار بودند . افرادى مانند عمرو بن حَجّاج زبیدى ، یزید بن حرث ، عمرو بن حُرَیث ، عبد اللّه بن مسلم ، عمارة بن عقبه ، فتور نعمان بن بشیر، فرماندار کوفه احساس خطر کردند ، به شام نامه نوشتند و زمینه را براى عزل نعمان و فرمان روایى ابن زیاد ، فراهم ساختند . گفته شده که رؤسا و مُتنفّذان قبایل کوفه، از این حزب بوده اند و این امر ، خود ، باعث گرایش بسیارى از مردم به این سو مى شده است . 

3 . خوارج

على رغم سرکوب خوارج در جنگ نهروان ، سیاست هاى غیر اسلامى معاویه باعث شد که خوارج کوفه ، در زمان او، قدرت بگیرند . آنان در سال 43 ق ، در دوران فرمان روایى مغیرة بن شعبه بر کوفه ، به رهبرى مُستَورِد قیام کردند ؛ ولى کارشان به شکست انجامید . زیاد بن ابیه نیز پس از به عهده گرفتن فرماندارى کوفه در سال 50 ق ، نقش مهمّى در سرکوب آنها داشت . پس از مرگ زیاد (سال 53 ق) ، خوارج کوفه به رهبرى حیّان بن ظبیان ، در سال 58 ق ، قیامى دیگر ترتیب دادند و این بار ، ابن زیاد ، پس از به عهده گرفتن زمام امور کوفه ، به سرکوب آنها پرداخت . بنا بر این ، با توجّه به درگیرى خوارج با اُمَویان ، شاید بتوان گفت که آنان در جریان نهضت حسینى ، با هیچ یک از دو طرف ، همکارى نکرده اند .

4 . افراد بى اعتنا و دَمْ دَمى مِزاج

بخش قابل توجّهى از جوامع مختلف را کسانى تشکیل مى دهند که یا همه حوادث اجتماعى را بى اهمیّت مى شمارند و یا هر روز ، به رنگى در مى آیند . در کوفه نیز طبعا جمعى بودند که نه به اهل بیت علیهم السلام علاقه داشتند و نه هوادار بنى امیّه بودند ؛ بلکه هوادار شکم و شهوتِ خویش بودند و هر کس مى توانست زندگى آنان را تأمین کند ، از او پیروى مى کردند .


[ چهارشنبه 92/9/13 ] [ 6:43 عصر ] [ م حجت ]

عوامل اقبال مردم کوفه به نهضت حسینى

با توجّه به آنچه در باره موقعیّت فرهنگى و سیاسى کوفه بیان کردیم ، دلایل اقبال مردم کوفه را به نهضت حسینى ، در موارد زیر مى توان خلاصه کرد

: 1 . بالا بودن سطح فرهنگىِ بخشى از مردم کوفه ؛

2 . تقابل منافع سیاسى و اقتصادى کوفه با شام . کوفه، روزى پایگاه مهمّ تصمیم گیرى در جهان اسلام بود و با شام، درگیرى داشت . اکنون، کوفیان در برابر حکومت شام ، احساس ذلّت و خفّت مى کردند ؛

3 . علاقه مندى بسیارى از مردم کوفه نسبت به اهل بیت علیهم السلام ؛

4 . مفاسد حکومت اُمَوى و بخصوص فساد آشکار یزید ؛

5 . نبودن جاى گزینى مناسب براى امام حسین علیه السلام که بتواند کوفیان را در مخالفت با حکومت شام و براندازى آن ، رهبرى کند .

در کنار هم قرار گرفتن عوامل مذکور ، سبب شد که جمعى از پیروان راستین امام حسین علیه السلام ، مخالفت با حکومت اُمَوى را بیاغازند و هنگامى که مردم را به همراهى با ایشان جهت براندازى حکومتْ فرا خواندند ، توده مردم از آن استقبال کردند .


[ سه شنبه 92/9/12 ] [ 9:11 عصر ] [ م حجت ]
<      1   2   3   4   5   >>   >
درباره وبلاگ
پیوندهای روزانه
موضوعات وب