تخم همه سعادتها مراقبت است .مراقبت یعنی کشیک نفس را کشیدن ،آنقدر که نفس مراقبت میخواهد بچه نمیخواهد !

وقتی پدر ومادر از بچه غافل شوند از نربان بالا میرود به آتش دست میزند وهمه اینها برایش ضرردارد باید مراقب بود که حادثه ای برایش رخ ندهد  وضع وحال نفس از این بدتر است وباید "عقل " بیشتر ناظر حال او باشد

از توصیه های مرحوم علامه طبا طبائی

اگر میخواهید بدانید نمازتان مقبول است یانه  از این جا تجربه کنید :اگر دیدید نمازتان جلوی دروغ وفساد شما را میگیرد  بدانید نمازتان قبول است

کار نماز اینست که همانطور که آتش میسوزاند وآب خاموش میکند نماز هم انسان را از منکرات نجات میدهد  اگر چنین شد نمازتان مقبول است

 توصیه ای از مرحوم ایه الله بهاءالدینی

یکی از ارادتمندان علامه طباطبایی میگوید :روزی ایشان از یکی از خیابانهای مشهد عبور میکردند گدائی را دیدند پولی را کف دست خود گذاشته کنار او نشستند وگفتند :بردار ! وسپس دست خود را بوسیدند

آن فقیر پول را برداشت ورفت  علت را پرسیدند فرمود :از انجا که صدقه در دست خدا قرار میگیرد خواستم دستم در دست خدا قرار گیردگفتم او پول را بردارد تا دست خدا (که میان دست من واو قرار میگیرد) بالاتر از دست  من باشد ووقتی دستم را بوسیدم خواستم این دست "زائر " را ببوسم که خدا را زیارت کرده است

ازدواج یوسف وزلیخا صحیح یا غلط ؟

رگه ها وریشه های این داستان به سفر پیدایش تورات برمی گردد این داستان در متون روایی اهل سنت نیز ذکر شده که اشکالاتی دارد

1-    راوی روایت وهب بن منبه است که قبل از پذیرش اسلام از بزرگان اهل کتاب در یمن بوده وآشنایی بسیار با منابع آنان دارد وشماری از اهل سنت چون ابن تیمیه اورا دروغگو میخوانند واحمد امین ،وهب را از افرادی میداند که اطلاعات خویش را از تورات وانجیل گرفته است .

2-    این روایت مقابل روایت دیگری از ماوردی است که برعدم ازدواج یوسف وزلیخا دلالت دارد .

3-    آلوسی از مفسرین مشهور اهل سنت خبر ازدواج یوسف وزلیخا را از خبرهایی میخواند که قابل اعتماد برای محدثین نیست وهیچ اصلی ندارد

4-    در روایتی که از شیخ صدوق نقل شده است وهب تصریح میکند که این ماجرا را از کتب الهی نقل کرده است !

بنابراین این ماجرا در شمار اسرائیلیات غیر قابل اعتناست

اما در متون شیعه :

این ماجرا فقط در 2 متن شیعه آمده است 

1-امالی شیخ صدوق  که همان روایت وهب را ذکر میکند که به تصریح خود از اسرائیلیات است

2- روایتی از امام باقر (ع) در امالی شیخ طوسی  که صحت سند آن معلوم نیست

بنابراین این ماجرا سند معتبری نداشته واعتبار آن زیر سوال است

لازم به ذکر است که نویسنده فیلمنامه  (فرج اله سلحشور ) در پاسخ انتقادات استاد سبحانی به  معتبر نبودن بخشهایی از فیلم نامه تصریح میکند که داستان را از کتب روایی نوشته وصحت وسقم کتابها را نمیداندوعلم خود را برای نوشتن سینمای مذهبی کافی نمیداند

والله اعلم

استاد شاگردان را به یک گردش علمی برد بعد از یک پیاده روی طولانی کنار چشمه ای نشستند

استاد به هر کدام لیوان آبی داد وخواست مشتی نمک در آن ریخته وبخورند .اما هیچکدام نتوانستند آب را بخورند چون خیلی شور شده شده بود

استاد مشتی نمک را داخل چشمه ریخت وخواست آب  چشمه را بخورند وهمه از آن آب گوارا نوشیدند

استاد پرسید :آیا آب چشمه هم شور شده بود ؟

کفتند :نه ،بلکه خوش طعم هم بود !

استاد گفت " رنج هایی که در این دنیا برای شما در نظر گرفته شده نیز همین مشت نمک است نه بیشتر ونه کمتر .این بستگی به شما دارد که" لیوان آب "باشید یا" چشمه "که رنج ها را در خود حل کنید !

پس سعی کنید چشمه باشید تا بر رنج ها فائق آیید!