سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نگاه هشتم

دوستان خدا ، تمام دلخوشی من ، به نام های شماست ، نه از رفتارتان چیزی در من است نه از باورهاتان . از آن یقین عمیقی که شما را استوانه های زمین میکند در من اثری حتی نیست . تمام رابطه من باشما به اسمهاتان بند است .
حال من ، مثل غاری است که قبلا دهانه ای به روشنایی داشته ، دهانه ای که از آن نور و گرما میریخته تو و لجن دیواره ها و کپک زمین را می خشکانده است . ولی حالا سنگهای خود ساخه ام تمام مسیر عبور نور را بسته اند ، شده ام غار بی منفذ . و البته غار بی منفذ که اسمش غار نیست ، شکافی توی زمین است ، هیچ کس هم نمی فهمد که روزی غار بوده ، چون حالا مدفون زیر سنگهاست . تنها فرقی که بین من با خاک و سنگ اطرفم مانده ، این است که پیش از بسته شدن دهانه ی روشناییم ، کسی نام های شما را انگار در من فریاد کرده است . فریاد کرده : « محمد صل الله علیه و آله » ، « علی علیه السلام » ، « فاطمه علیهاالسلام » ، « صادق علیه السلام » و ...الان من مسدود شده ام ولی نه که غار بوده ام هنوز این نام ها در من تکرار می شود پژواک اسمها لای دیواره ها و سنگهام مانده ، تنها بارقه ی امیدی که حالا هست همین است که رهگذری از این جا بگذرد و پژواک این نام ها را از زیر صخره ها بشنود ، سنگها را بزند کنار و باز مرا به روشنایی برساند .تمام دلخوشی من ، به پژواک نام های شماست ، چه شیرین است نامهاتان . ( فما احلی اسماءکم ؛ زیارت جامعه کبیره )

دکتر فاطمه شهیدی 


[ یکشنبه 91/11/1 ] [ 3:52 عصر ] [ م حجت ]
درباره وبلاگ
پیوندهای روزانه
موضوعات وب