نگاه هشتم |
بی تو یا با تو ؟! در همان گاه پا به سجاده اش گذارد ودر حال گفت : خوشا نماز ونیاز کسی که از سر درد به آب دیده وخون جگر طهارت کرد وپیش از آن که تکبیر گوید رو به من داشت وگفت : یک نمازتو بی تو به از هزار نماز تو با تو! چه نماز باشد آن را که تو در خیال باشی تو صنم نمی گذاری که مرا نماز باشد وگفت:سوزن وقتی که بی هیچ نخ باشد حرکاتش چه سود دارد ؟! آیا ایجاد اتصال تواند کرد ؟! گفتمش : هرگز ! وگفت : نماز بی حضور جز این نباشد وافزود :نماز هر کس آینه اوست باید که مرد بینا باشد واینه نیز بی زنگ وبی زنگار تا مرد چهره خود را تواند دید وگرنه آینه ای که در دست نا بینایی بود چه سود دارد ؟! از کمند لطف –محمد رضا رنجبر [ چهارشنبه 87/2/4 ] [ 6:46 عصر ] [ م حجت ]
|
|
[ طراحی : پرشین اسکین ] [ Weblog Themes By : Persian skin ] |