نگاه هشتم |
امروز غم انگیزترین روز عالم بود .خیابان های مشهد مملو از جمعیت عزادار بود .هیشه بادیدن این صحنه از یک سو به وجد می آمدم واز سویی دلم برای غربت مدینه می گرفت وامروز هم ... باز هم دیدن این جمعیت عزادار فکرم را مشغول چند سوال بی جواب کرد . اینکه آیا این موج جمعیت سیاه پوش درهمه این روزها وسالها توانسته لبخندرضایتی برلبان صاحب عزای امروز بنشاند یا او بازهم دردغربت خویش را تکرار کرده ؟؟؟ آیا اشک هایی که پهنای صورتم را گرفته توانسته سیرتم را عوض کند ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ آیا سینه زدن هایم به سینه ام نور معنویت بخشیده ؟؟؟؟ آیا سلام های هرروزه ام ارزش جواب داشته؟؟ واز همه مهمتر فکری که این روزها ذهنم را به خود مشغول کرده این که آیا این عزاداری وسیاه پوشیدن ها واشکها درد فردای تنهاییم را درمان کرده است ؟ آیا کسی به فریادم خواهد رسید ؟؟ وای اگر ...... [ یکشنبه 90/11/2 ] [ 6:37 عصر ] [ م حجت ]
|
|
[ طراحی : پرشین اسکین ] [ Weblog Themes By : Persian skin ] |