نگاه هشتم

صعود 

پس از واقعه هفتم تیر که نزدیکان ایشان نمى خواستند شهادت سید مظلوم ، آیت الله بهشتى را به علت کسالت علامه به ایشان خبر دهند در همین حول یکى از اطرافیان حضرت استاد به اتاقى که ایشان در آنجا بود میرود و علامه به او چنین مى فرماید: (( چه به من بگویید و چه نگویید من آقاى بهشتى را مى بینم که در حال صعود و پرواز است )) .


خضوع براى خدا

روزى علامه طلاطبایى (ره) در راهى مى رفتند که کودک دوچرخه سوارى با سرعت به ایشان زد و ایشان و آن پسر هر دو به زمین خوردند ایشان با کمال حلم و بردبارى و تواضع بلند شدند و نزد آن کودک آمده و ضمن تکان دادن لباسهاى او فرمودند: پایت چیزى نشده ؟

هر چه آید به سر ما همه از دورى توست بانگ رسوایى من نیز از مستورى توست


[ چهارشنبه 90/7/6 ] [ 3:59 عصر ] [ م حجت ]
درباره وبلاگ
پیوندهای روزانه
موضوعات وب