نگاه هشتم

به محض ورود ابن زیاد به کوفه مسلم از خانه مختار خادج شده ودر خانه هانی پناه میگیر جاسوسان خبر را به ابن زیاد میرسانند هانی موردتطمیع و تهدید قرار گرفته وزندانی میشود .یاران مسلم پراکنده میشوندومیخواهند از آتش فتنه دور بمانندمسلم به مسجد رفت در حالیکه فقط 10 نفر همراهش بودند که همانها هم پس از نماز مغرب مسلم رفته بودند ! در نهایت ماموران مسلم را یافته به دربار می آورند او به ابن زیاد اعتنایی نکرد به او گفتند به امیرسلام کن گفت :اوامیر من نیست !

ابن زیاد گفت چه سلام کنی یا نکنی سرانجامت مرگ است سرانجام اورا در بالای قصر دارالعماره در حالیکه مشغول تسبیح خدابود  سر از بدن مطهرش جداکردند وسپس هانی را هم به شهادت رساندند

خبر به یزید رسید واو از ابن زیاد تشکر کرده ودستور سختگیری بیشتر را میدهد .

هنوز خبر شهادت مسلم به امام نرسیده است درست در روز شهادت مسلم امام به سمت کوفه حرکت میکنند در خطبه پرشوری که ایراد میکنند می فرمایند :خط مرگ چونان گردنبند در گردن دختران جوان بر فرزندان آدم مسلم است من به دیدار اجدادم چنان مشتاقم که یعقوب به دیدار یوسف اشتیاق داشت گویا می نگرم درندگان بیابان در سرزمینی بین نواویس وکربلا اعضای بدنم را از هم پاره میکنند تا شکمهای گرسنه خود را سیر کنند ...


[ سه شنبه 88/10/1 ] [ 5:25 عصر ] [ م حجت ]
نظرات ( ) |
درباره وبلاگ
پیوندهای روزانه
موضوعات وب