نگاه هشتم |
وصیت معاویه معاویه که تمایل داشت سلطنت در خاندانش بماند وصیتی به یزید کرد او خوب میدانست یزید لیاقت حکومت ندارد تلاش کرد او را به وسیله افرادی تربیت کند وحتی کسانی را مراقب او قرلر داد وصیتی هم برای او کرد در این وصیت خطاب به یزید گفت من زمینه ای برای سلطنت تو فراهم کردم که هیچ کس برای فرزندش نمیتوانست فراهم کند !حکومت برایت مهیاست به شرط اینکه تو چند چیز را رعایت کنی 1- مردم عراق میخواهند هرروز حاکمشان عوض شود تو هم این کار را بکن این بهتر از اینست که هزاران شمشیر برتو کشیده شود 2- مردم حجاز را احترام کن اینها خود را متولی اسلام میدانند از آنها پذیرائی کن ،به آنها جوایزی بده حتی اگر سراغت نیامدند تو نماینده ای برای دلجوئی انان بفرست 3- چند نفرند که زیر بار اطاعتت نمیروند :فرزند ابی بکر ،فرزند عمر ،فرزند زبیر وفرزند علی (ع)مراقب این چهار نفر باش نوع رفتار با هر کدام را یادش میدهد تا به امام حسین (ع) میرسد ومیگوید با او مقابله نکن !تا میتوانی سعی کن از او بیعت بگیری اگر بیعت نکرد وبا تو جنگید وپیروز شدی باز هم با او مهربانی کن !او جایگاه ویژه ای دارد وبا دیگران متفاوت است اما یزید که به خلافت رسید دستور داد از این چهار نفر بیعت بگیر وگرنه سر آنها را ببرد ! از :آذرخشی از آسمان کربلا .استاد مصباح یزدی [ دوشنبه 87/11/7 ] [ 7:31 عصر ] [ م حجت ]
|
|
[ طراحی : پرشین اسکین ] [ Weblog Themes By : Persian skin ] |