نگاه هشتم |
اگر این حرم آسمانی واین خانه امن در این شهر نبود این شهر چگونه بود ؟دارم به این سوال فکر میکنم دارم به این فکر میکنم که خدا چقدر دوستمان داشته که مارا همسایه مان کرده آدمهای زیادی هستند که از دست همسای ای آرام وقرار ندارند اما شما مهربانترین همسایه اید که میشناسم دلمان که بگیرد سراغ شما می اییم وشما سنگ صبورمان میشوید ومگر میشود در این روزگار به این اسانی برای لحظات دلتنگی برای ان لحظاتی که اندوههای ریز ودرشت به ادمی میرسد سنگ صبوری پیدا کرد ؟ ان هم سنگ صبوری که حال وحوصله داشته باشد وبی هیچ منتی حرفهای ادم را گوش کند ؟ اما شما اینگونه اید به حرمتان که می اییم همه دلتنگیهایمان را گوش میکنید ان قدر مهربانانه که دلمان ارام میگیرد درست مثل کبوتران حرمت که با خیالی اسوده در اسمان حرمت پرواز میکنند یا در صحنت دانه برمیچینند مشهد را دوست دارم وحضور مهربانانه شما بزرگتریت بهانه این دوست داشتن است اگر شما اینجا نبودید این شهر این همه زیبا ودوست داشتنی نبود حضور شماست که این شهر را دوست داشتنی کرده است ان قدر که نمیشود به مشهد امد وبه دیدن شما نیامد واین را شما در قرنهایی که اینجا بودید دیده اید دیده اید کسانی که برای دارو ودرمان مهمان مشهد شده اند اما شما را فراموش نکردند دیده اید مریضهایی را که قبل از رفتن به بیمارستان وسپردن خود به پزشک اول سراغ شما امده اند وبا هزار امید وارزو از خانه شما بیرون رفته اند ادمهای زیادی شما را دوست دارند و...... از عباسعلی سپاهی یونسی [ یکشنبه 87/8/12 ] [ 6:7 عصر ] [ م حجت ]
|
|
[ طراحی : پرشین اسکین ] [ Weblog Themes By : Persian skin ] |