نگاه هشتم |
سید بن طاوس گفت خلیفه خواست منصب قضاوت را بمن واگذار کند.گفتم:
میان عقل و هواى نفس من جنگ و جدال سختى درگرفته است، عقل میگوید:من میخواهم تو را بسوى بهشت هدایت کنم،میخواهم تو را به خوشبختى دائمى رسانده سعادت همیشگى تو را تأمین نمایم.
هواى نفس میگوید:بهشت و آخرت نسیه است من میخواهم تو را از لذّتهاى دنیوى که نقد است بر خور دار نمایم و درهاى خوشبختى را بروى تو بگشایم این نزاع در بین عقل و هواى نفس
بالا گرفت و قضاوت را بعهدهء من نهادند و من گاهى عقل و گاهى نفس را محکوم کردم،ولى متخاصمان به نزاع خویشتن ادامه میدهند و اکنون مدّت پنجاه سال است که از عمرم میگذرد و من نتوانسته ام این نزاع را خاتمه دهم.
پس کسى که در این سنّ طولانى نتواند یک قضیه را فیصل نماید چگونه میتواند در پیش آمدهاى گوناگون بین مردم قضاوت بنماید؟شما براى قضاوت و داورى در بین مردم کسى را برگزینید که بین عقل و هواى نفس او توافقى حکم فرما باشد تا بتواند در این کار خطیر دخالت نماید. [ دوشنبه 92/12/19 ] [ 8:10 عصر ] [ م حجت ]
|
|
[ طراحی : پرشین اسکین ] [ Weblog Themes By : Persian skin ] |