نگاه هشتم
در قرون وسطا کشیشان بهشت را به مردم می‌فروختند و مردم
نادان هم با پرداخت هر مقدار پولی قسمتی از بهشت را از آن خود می‌کردند.

فرد
 دانایی که از این نادانی مردم رنج می‌برد
دست به هر عملی زد نتوانست مردم را از انجام این کار احمقانه باز دارد تا اینکه
فکری به سرش زد...

به کلیسا رفت و به کشیش مسئول فروش بهشت گفت:قیمت جهنم چقدره؟کشیش تعجب کرد و گفت:
جهنم؟!مرد دانا گفت: بله جهنم. کشیش بدون هیچ فکری گفت: ? سکه مرد سراسیمه مبلغ را
پرداخت کرد و 

گفت: لطفا سند جهنم را هم بدهید.کشیش روی کاغذ پاره ای نوشت: سند
جهنم مرد با خوشحالی آن را گرفت از کلیسا خارج شد.

به میدان شهر رفت و فریاد زد: من تمام جهنم رو خریدم این هم سند آن است. دیگر لازم
نیست
 

بهشت را بخرید چون من هیچ کس را داخل جهنم راه نمی‌دهم...!

[ چهارشنبه 89/7/7 ] [ 6:27 عصر ] [ م حجت ]
خدایا مرا به بزرگی چیزهایی که داده ای آگاه وراضی کن

که مبادا کوچکی چیزهایی که ندارم آرامشم را بر هم ریزد

[ سه شنبه 89/7/6 ] [ 6:39 عصر ] [ م حجت ]
6.gif

[ دوشنبه 89/7/5 ] [ 7:15 عصر ] [ م حجت ]
خداوند در سوره اعراف می فرماید آنها که ایات الهی را تکذیب کرده واستکبار دارند اولا دربهای آسمان به روی انها باز نمی شود وثانیا هرگز وارد بهشت نمی شوند تا این که شتری وارد سوراخ سوزن شود !
مراد از اسمان عالم بالاست یعنی مدخل ورودی به عوالم بالا برایشان گشوده نمی شود فکر ودل این افراد محدود وبسته است اینجادر فضای "ضنک" نفس می کشند ودر اخرت هم کور محشور می شوند وبازهم چشم دل باز نمی شود .درآخرت هم وارد بهشت نمی شوند  مگر اینکه شتر وارد سوراخ سوزن شود !این کلام تعلیق بر محال است همان که در محاورات ماهم معمول است که :اگر آسمان به زمین آید این کاررانمی کنم !
همچنان که شتر نمی تواند وارد سوراخ سوزن شود ورود این افراد به بهشت نیز محال است .
آری وقتی خدا ابلیس را به خاطر استکبار از بهشت راند چگونه ممکن است بنی آدم را با استکبار به بهشت بپذیرد ؟؟!

[ دوشنبه 89/7/5 ] [ 7:14 عصر ] [ م حجت ]
1.gif

[ یکشنبه 89/7/4 ] [ 8:8 عصر ] [ م حجت ]
<   <<   131   132   133   134   135   >>   >
درباره وبلاگ
پیوندهای روزانه
موضوعات وب