سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نگاه هشتم

سعدبن ابى‏وقّاص از صحابه رسول خدا صلى‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم و از اصحاب شورا است و از بزرگان عصر خود محسوب مى‏شد. در این که نسب او چگونه بوده است، بین مورّخان اقوالى وجود دارد. امّا آنچه در باره سعد گفتنى است، آن است که با رحلت رسول خدا صلى‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم و امامت امیرمؤمنان على علیه‏السلام با اعتراف به حقّانیت و برترى آن حضرت، از همراهى و یارى امام سرباز زد و از منافقان عصر خود گردید.

روزى که معاویه طواف خود را پایان رسانید، سعد بن ابى‏وقّاص همراه او بود. وى با سرعت بسیار خود را به دارالندوه رساند و سعد را بر جایگاه خود نشاند و به توهین و لعن امیرمؤمنان على علیه‏السلام پرداخت. سعد به نشانه اعتراض، خود را از معاویه دور کرد و گفت:

«اگر در من یک خصلت از خصال على علیه‏السلام بود، محبوب‏تر بود براى من از هرچه آفتاب بر او تابیده باشد».

سپس به دامادى على علیه‏السلام براى رسول خدا صلى‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم ، فرزندانى چون حسن و حسین علیهماالسلام ، سخن پیامبر در روز خیبر در باره على علیه‏السلام و کلام رسول خدا در غزوه تبوک نسبت به جایگاه على علیه‏السلام براى او همانند هارون براى موسى، اشاره کرد و آرزوى یکى از این صفات را مى‏کرد.

معاویه با شنیدن سخنان سعد، حرکت زشتى از خود نشان داد و رو به او کرد و گفت:

«تاکنون لئیم‏تر از امروز نبودى. پس چرا على را یارى نکردى و از بیعت با او کوتاهى ورزیدى؟! اگر من از پیامبر همان را مى‏شنیدم که تو شنیده‏اى، همانا خادم على بودم تا زنده بودم!»

به هر روى، عمر بن سعد فرزند چنین مرد منافقى است. و ویژگى‏هاى روحى و روانى ناشایستى نسبت به خاندان رسول خدا صلى‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم از پدر به ارث برده بود؛ به گونه‏اى که جزء سرشت وى گردیده بود.

روایت شده است که روزى على علیه‏السلام به هنگام ایراد خطبه، فرمود: «سلونى قبل ان تفقدونى»؛ بپرسید از من پیش از آن که مرا نیابید.

سعد بن ابى‏وقّاص سؤال کرد: یا على! به من خبر ده که تعداد موهاى سر و ریش من چقدر است؟

امام پاسخ داد: سؤالى کردى که خلیل من رسول خدا خبر داده بود که تو از من مى‏پرسى و نیست در سر و ریش تو مویى مگر این که در ریشه آن، شیطان نشسته است و در خانه تو بزغاله‏اى است که فرزند من حسین را مى‏کشد!


[ سه شنبه 91/9/7 ] [ 6:11 عصر ] [ م حجت ]
درباره وبلاگ
پیوندهای روزانه
موضوعات وب