سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نگاه هشتم


سلیمان و یارانش از سال 61 هـ ق، تصمیم به خونخواهی امام حسین علیه السلام گرفتند و مردم را بطور مخفیانه دعوت به اینکار می کردند. سال 64 هـ ق، بعد از مرگ یزیدبن معاویه و استعفای پسر او، چون اوضاع حکومتی سست شد، مردم را آشکارا دعوت به اینکار کردند و در همین زمان مختار ثقفی به کوفه آمد و با تحریکاتش افرادی را که در گرد سلیمان جمع شده بودند با تبلیغ این مطلب که سلیمان فنون جنگی را نمی داند و همه را به کشتن می دهد، پراکنده و متفرق کرد. سال 65 هجری قمری، سلمیان با هم پیمانانش قیام کرده و با شعار توابین که «یالثارات الحسین» بود مردم را به جنگ و انتقام، فرا خواندند، آنها با ورود عبیدالله بن زیاد از شام به عراق، به طرف کربلا آمدند، و در ماه «ربیع الاخر» به قبر امام حسین علیه السلام رسیدند و بسیار گریستند و تضرع کردند و با یارانش همگی توبه کرده و از خدا آمرزش خواستند و یک شبانه روز در آنجا ماندند تا عده زیادی به آنها ملحق شدند (گویا 4000 نفر شدند). سپس از فرات عبور کرده و بعد از رسیدن به منطقه «عین الورده»، لشگر شام مقابل آنها قرار گرفته و نبرد سختی کردند. در آغاز جنگ، پیروزی با توابین بود ولی چون دائما به لشکر شام، سپاه اضافه شد، کم کم سلیمان با سپاهش، محاصره شدند و نیروهای اعزامی از شام، او و یارانش را به شهادت رساندند. سلیمان بن صرد خزاعی در این جنگ توسط "حصین بن نمیر، علیه اللعنه" در سن 93 سالگی به شهادت رسید و آن هنگام همان جمله معروف مولایش علی علیه السلام را گفت: «فزت و رب الکعبه؛ به خدای کعبه رستگار شدم» و اندکی بعد "مسیب بن نجبه" یار دیرین او شهید شد. یکی از دشمنان (ادهم بن محرز باهلی) از سپاه شام، سر او و مسیب را نزد مروان حکم به شهر شام برد. اگرچه قیام توابین با پیروزی کامل به انجام نرسید ولی چندی نگذشت که مختار ثقفی، برای انتقام و خونخواهی اباعبدالله علیه السلام و بدنبال قیام توابین، خروج کرد و تمام قاتلین سیدالشهداء را به سزای اعمالشان رساند


[ شنبه 89/10/11 ] [ 9:19 عصر ] [ م حجت ]
درباره وبلاگ
پیوندهای روزانه
موضوعات وب