سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نگاه هشتم

 ترس من واربعین !!!!!

چهل روز از مصیبت حسین گذشت فردا یک کاروان درد به مدینه میرسند وچه حالی دارد پیامبر رحمت از دیدن فرزندان مصیبت دیده اش وچه حالی دارد فاطمه از دیدن قامت خمیده زینب که یک ماه دردها  را  فرو خورده تا دشمن را شاد نکند تا آرزوی پیروزی را بر دل دشمن دون گذارد چه جهلها دیده چه مصیبتها از نادانی امت پیامبر کشیده چه زجرها از دشمن دانا ودوستان نادان دیده وچه حالی دارد وقتی حرم جدش را در آغوش می کشد وانبوه غمهایش را با آن پدر مهربان این امت قدر ناشناس  قسمت میکند !

اما میترسم میترسم از آن که نکند دل زینب از اعمال ما هم بگیرد از این که زینب بر جهالت ما هم اشک بریزد

از اینکه چهل روز سیاه پوشیدن ما چهل روز عزاداری ما آنقدر با اشتباه توام با شد که زینب باز هم عزادار شده باشد !

از اینکه دوستی ما عین دشمنی باشد  از اینکه نا خواسته با او همان کنیم که دشمن کرد

از اینکه اعمال خیرمان آلوده به انواع گناه باشد عزاداریمان رقابت وتظاهر باشد ویا ذکر مصیبتمان به خرافه و.. امیخته باشد

از اینکه هیچ درسی از عاشورا نگرفته باشیم وبه دیگران منتقل نکرده باشیم

از اینکه عزاداریمان فقط اشک وماتم باشد وبا عبرتی توام نباشد

وای اگر آنها که آرزو داریم شفیع ما باشند فردا راهمان بگیرند واز انتقال پیامشان بپرسند وما هیچ جوابی نداشته باشیم !!!!!!!!!!

بر مزارت دیدگانی اشک بار آورده ام

قامتی خم گشته  قلبی داغدار آورده ام

اهل بیتت را به دشت کربلا تا شهر شام

اشک ریزان بردم واندوهبار آورده ام


[ چهارشنبه 86/12/8 ] [ 8:38 عصر ] [ م حجت ]
درباره وبلاگ
پیوندهای روزانه
موضوعات وب