سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نگاه هشتم

نزدیک چهل روز است سیاه پوش عزای
فرزند پیامبریم .بر سر هر منبری سخن از اوست از عبرتهای عاشورایش ووای برما اگر
درس نگیریم که" هروز عاشورا وهر زمین کربلاست

همه ریزشهای  آن روز را میتوان در 3 شاخه خلاصه کرد :

1-    تهدید :
دشمن از سلاح برنده تهدید استفاده کرد .مسلم وهانی را با خشونت تمام به قتل رساند
بدن بی سر اورا بر زمین کشیده وسپس بر دار آویخت .همین کافی بود تا دل مردم ترسوی
عافیت طلبی که برای حسین نامه نوشته بودند خالی شود ودست از دعوت برداشته که حتی
به صف دشمن  هم بپیوندند !

2-    تطمیع :
وعده های یزید وعبیداله حتی عمر سعد را که
روزی فرمانده سپاه علی در صفین است ،جانباز علوی است  از صف حسین جداکرد که در برابر او قرارداد .او
که روزگاری به امام از حرفهای مردم گله میکرد که :روایت نقل میکنند که من روزی
تورا میکشم!! وامام هشدارش میداد که تو پس از من عمری نخواهی کرد !

3-    جنگ نرم :
در ادامه جنگ نرم 40 ساله معاویه باز هم برای فریب اذهان ساده لوحان این جنگ ادامه
دارد تا آنجا که نقل میشود که از روز هفتم محرم روزی بیست هزار نفر برای مبارزه با
حسین در آب فرات غسل میکردند ! اینجا بود که حسین در عاشورا با لباس پیامبر وشمشیر
او ظاهر میشود تا به یاد آورند که او همان است که در آغو ش پیامبر بزرگ شده است
اما جنگ نرم کار خودش را کرده بود ....!

اما امروز
همه این موانع را داریم وجای چند سوال :

1-    تا کجا در
برابر حفظ نان ونام وموقعیت خویش اصرار داریم ؟ آیا حاضریم در هنگامه ظهور جان بر
کف دست بگیریم وتقدیم امام خویش کنیم ؟ آزمون سختی است ! که از هم اکنون تمرین
میخواهد

2-    میزان
مقاومت ما در برابر جلوه های دنیا وزرق وبرق آن تا کجاست ؟ تا کجا و  به چه بهایی به دنبال دنیا هستیم ؟آیا تطمیع در ما اثر ندارد ؟ حال امروزمان را بنگریم
وعلاقه مان به دنیا و...!

3-    بصیرت
،شناخت ،اعتقاد ویقین ما آنقدر محکم هست که در برابر حملات متعدد دشمن در جنگ نرم
امروز دست ما را بگیرد ؟

اعتراف
میکنم آزمون سختی در پیش است وای بر ما اگر با تکرار هرساله مصیبت حسین بیدار
نشویم وخود را آماده آن انقلاب سخت نسازیم وما هم از ریزشهای فردا باشیم !

راستی چه باید کرد ؟؟!


[ دوشنبه 88/11/5 ] [ 6:45 عصر ] [ م حجت ]
درباره وبلاگ
پیوندهای روزانه
موضوعات وب