سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نگاه هشتم

راز حضور کبوتر

نیمه های تابستان 73 بود آفتاب سنگین وداغ به زمین میتابید بچه ها در گرمایی طاقت فرسا عاشقانه بدنبال یافتن پیکر شهدا بودند از صبح کاررا شروع کرده بودند نزدیک غروب بود که خواستند استراحت کنند  ناگهان متوجه شدیم کبوتری سپید وزیبا بال وپر زنان آمد وروی چنگکک بیل مکانیکی نشست  وشروع به نوک زدن به بیل کرد ابتدا مسئله را جدی نگرفتیم اما نوک زدن ونگاه پی در پی کبوتر به ما قابل تامل شد ظرف آبی برایش گذاشتیم به طرف آن رفت دوباره به مانگاه کرد برخاست وروی بیل نشست  وشروع به نوک زدن کردو ...!

دقایقی بعد از روی بیل پر کشید ورفت احساس کردیم حکمتی در کار اوبود شروع به کار کردیم جستجو در همان نقطه را ادامه دادیم  با اولین بیلی که به زمین زده شد سر شهیدی با یک کلاه آهنی بیرون امد در حالیکه موهای شهید به روی جمجمه باقی مانده بود وسربند "یازیارت یا شهادت "نیز روی پیشانی او به چشم میخورد

این شهید غریب پرده از راز حکمت امیز کبوتر پرده برداشت

از پیشگاه شهیدان مدد بجوییم در یافتن خود گمشده مان یاریمان کنند !!


[ شنبه 87/7/6 ] [ 4:26 عصر ] [ م حجت ]
درباره وبلاگ
پیوندهای روزانه
موضوعات وب