چه نالم ؟ چه گويم به تو در شب آرزو
که نزدت ندارد دگر اين حقير آبرو
فقط يک کلام: جان مهدي سلامت بود
که هرگز ندارم جز اين آرزو . .
خدايا گاه که از همه نآادميها خسته ميشوم يادتو تحمل زيستن را برايم آسان ميسازد....
خدايا عشق زيباست اما کدامين عشق پرشورتر از عشق به توست که يادت قلبها را به اوج لذتها ميرساندو مرگ را زيباترين پديده ها ميسازد.....
خداياسه چيز را از کسي که آفريدي دريغ مدارکه تازنده ام توان خواندن نماز ايستاده را داشته باشم_که عشقت از دلم بيرون نرود وآن زمان که مرا خواندي در راه تو لاشم....
اي محبوب من...مارا پاک بگردان...پاک بميران و پاک محشور بگردان که تو رب العرش العظيمي....