همپاي گريه ي تو غزل گريه ميکند
زنجير و سنج و طبل و کتل گريه ميکند
ازگريه هاي عالم و آدم که بگذريم
بانويمان نشسته به تل گريه ميکند
باز اين چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است
دارد خداي عزوجل گريه ميکند