سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نگاه هشتم

چهار . کانون مبارزه با حکومت شام

نقش تعیین کننده کوفیان در فتوحات اسلامى و درگیرى آنها با حکومت ستمگر شام ، بویژه در دوران حکومت امام على علیه السلام ، ایجاب مى کرد تا طبعا رضایت ندهند که شام ، مرکز خلافت و تصمیم گیرى در جهان اسلام باشد . لذا در طول حکومت اُمَوى ، کوفه ، کانون مبارزه و مخالفت با حکومت اُمَوى شام بود و در این راه ، بیشترین کشته ، زندانى و تبعیدى را داد . زیاد بن ابیه ، در دورانى که از طرف معاویه به حکومت کوفه گمارده شد ، علاوه بر کشتن و زندانى کردن بسیارى از مبارزان و تبعید بسیارى از آنان به شام و سایر شهرها ، بر پایه برخى از گزارش ها ، تنها پنجاه هزار نفر را از کوفه و بصره به سوى خراسان ، کوچ داد . همچنین فرزندش ابن زیاد ، علاوه بر کشتار گسترده مبارزان ، بنا به نقلى ، حدود دوازده هزار نفر از شیعیان کوفه را زندانى کرد . همچنین نهضت توّابین به رهبرى مختار ، پس از واقعه کربلا ، شورش عبد الرحمان بن اشعث در سال هاى 82 و 83 هجرى و قیام زید بن على علیه السلام در سال 122 ، دلایل روشن دیگرى بر نفرت عمیق بخش قابل توجّهى از مردم کوفه از حکومت اُمَوى است . در دوران امامت امام حسین علیه السلام ، مفاسد اخلاقى و عملى آشکار یزید ـ که خود را خلیفه مسلمانان مى دانست ـ ، نفرت طبیعى مردم کوفه نسبت به حکومت شام را دوچندان کرد . لذا با نوشتن نامه هاى پى در پى ، از امام علیه السلام دعوت کردند تا به کوفه بیاید و نهضت شکل گرفته بر ضدّ حاکمان اُمَوى را سامان دهد .

پنج . حضور هواداران اهل بیت علیهم السلام

هر چند شمار شیعیان حقیقى و پیروان واقعى اهل بیت علیهم السلام در کوفه اندک بود ؛ لیکن دوستداران اهل بیت علیهم السلام و کسانى که نسبت به خاندان رسالت ، اظهار ارادتمى کردند ، در این شهر ، فراوان بودند ؛ بلکه با عنایت به این که کوفه ، حدود پنج سال مرکز حکومت عدل امام على علیه السلام بود و جمع بسیارى از یاران بزرگ پیامبر خدا صلى الله علیه و آله ، همراه با ایشان به این شهر آمده بودند و از این طریق ، احادیث فراوانى در فضائل اهل بیت علیهم السلام در میان مردم انتشار یافته بود ، کوفه به تدریج ، کانون هواداران اهل بیت علیهم السلام در جهان اسلام شد و به همین جهت ، پس از مرگ معاویه ، هنگامى که جمع کوچکى از پیروان راستین اهل بیت علیهم السلام فعالیت تبلیغاتى خود را براى بیعت با امام حسین علیه السلام و مبارزه با حکومت اُمَوى آغاز کردند ، در فضاى باز اجتماعى ناشى از ضعف فرماندار کوفه ، در مدّت کوتاهى فضاى عمومى شهر در اختیار هواداران امام حسین علیه السلام قرار گرفت . امّا مردم مکّه و مدینه ، به دلیل شرایط سیاسى حاکم بر آنها ، مانند کوفیان به اهل بیت علیهم السلام علاقه مند نبودند . ابن ابى الحدید ، به نقل از ابو عمر نَهْدى ، از امام زین العابدین علیه السلام نقل کرده که فرمود : ما بِمَکَّةَ وَ المَدینَةِ عِشرونَ رَجُلاً یُحِبُّنا . 1 در مکّه و مدینه ، بیست نفر هم نیستند که ما را دوست بدارند . در مقابل ، گزارش هاى فراوانى ، از کثرت نسبى علاقه مندان اهل بیت علیهم السلام در کوفه حکایت دارد ، چنان که از امام باقر علیه السلام نقل شده که فرمود : إنَّ وَلایَتَنا عُرِضَت عَلى أهلِ الأَمصارِ فَلَم یَقبَلها قَبولَ أهلِ الکوفَةِ بِشَى ءٍ . 2ولایت ما، بر مردم شهرها ارائه شد . هیچ کدام مانند مردم کوفه ، آن را نپذیرفتند . روایات دیگرى نیز رسیده اند که مؤیّد این اند که هواداران اهل بیت علیهم السلام در کوفه ، بیش از هر شهر دیگرى وجود داشته اند. هر چند هوادارىِ بیشتر آنها در حدّ دفاع عملى و ایثار جان نبوده است ؛ لیکن طرفدار هم نداشته اند و لذا هنگامى که ابن زیاد ، کوفیان را مجبور به رفتن به سوى سرزمین کربلا و جنگ با امام علیه السلام کرد ، بسیارى از آنها ، از نیمه راه گریختند و در کربلا ، حاضر نشدند . بَلاذُرى ، در این باره مى نویسد : یک گروه هزارنفره [از کوفه] اعزام مى شد ؛ امّا به جهت اکراه آنان از این کار (نبرد با حسین علیه السلام) ، تنها سیصد یا چهارصد نفر یا کمتر از اینها به مقصد مى رسیدند . 


[ دوشنبه 92/9/11 ] [ 9:18 عصر ] [ م حجت ]

دو . موقعیت جغرافیایى

کوفه ، در گذشته ، در قلب بلاد اسلامى قرار داشت و نزدیک ترین نقطه براى مدیریت قلمرو مسلمانان ، بویژه براى نقاطى بود که در عصر خلیفه دوم ، به قلمرو حکومت اسلامى افزوده شد . در دوران زمامدارى امام على علیه السلام ، مقرّ خلافت از مدینه به کوفه منتقل شد که بى تردید ، افزون بر موقعیت اقتصادى ، یکى از دلایل آن ، دسترسى آسان از این شهر به بلاد مختلف اسلامى ، خصوصا هنگام نیاز به اعزام نیرو براى جنگ با معاویه بود . بنا بر این ، کوفه از نظر جغرافیایى نیز مناسب ترین مکان براى اقدام بر ضدّ حکومت یزید بود .

سه . موقعیت فرهنگى

کوفه ، افزون بر موقعیت سیاسى ، نظامى و جغرافیایى آن ، مهم ترین پایگاه فرهنگى جهان اسلام نیز بوده است . سیاست خلیفه دوم ، این بود که در کوفه ، سربازانى آشنا با قرآن وناآشنا با سنّت ، پدید آورد . لذا نقلِ حدیث را در کوفه ممنوع کرد و بر این اساس ، قاریان کوفه ، غالبا مسلمانان تکْ بُعدى وناآشنا به سنّت بودند ؛ امّا پس از به خلافت رسیدن امام على علیه السلام ، سیاست هاى اصولى فرهنگى ایشان در دوران حکومت ، از یک سو ، و حضور یاران بزرگ پیامبر خدا صلى الله علیه و آله که همراه امام على علیه السلام به کوفه آمده بودند ، از سوى دیگر ، نقش مؤثّرى در رشد فرهنگى مردم کوفه داشت . بر این اساس ، هنگام قیام امام حسین علیه السلام ـ که حدود 25 سال از آغاز حکومت امام على علیه السلام مى گذشت ـ ، بى تردید ، مردم کوفه ، به طور نسبى از بالاترین سطوح فرهنگى در میان جوامع اسلامى برخوردار بودند . از این رو ، زمینه اصلاح طلبى و قیام علیه ظلم و جور بنى امیّه ، در این شهر بیش از هر جاى دیگرى فراهم بود . شورش هاى مکرّر آنها بر ضدّ حکومت هاى وقت پس از قیام امام حسین علیه السلام ، گواه این مدّعاست .


[ شنبه 92/9/9 ] [ 7:19 عصر ] [ م حجت ]

براى ارزیابى سفر امام حسین علیه السلام به عراق و انتخاب کوفه به عنوان پایگاه قیام ، باید توجّه داشت که حکمت قیام امام علیه السلام ، در صورت همکارى مردم ، در درجه اوّل ، براندازى حکومت یزید و تأسیس حکومت اسلامى بود و در مرتبه بعد ، امر به معروف و نهى از منکر ، افشاگرى علیه حکومت اُمَوى و سست کردن پایه‏هاى آن ، پیشگیرى از نابودى ارزش‏هاى اسلامى و در نهایت ، اتمام حجّت بر مردم مسلمان بود ، هر چند تحقّق این اهداف ، به قیمت شهادت او و عزیزانش و اسارت خانواده‏اش تمام شود .

کوفه در آن دوران ، ویژگى‏هایى داشت که با عنایت به آن ویژگى‏ها ، مناسب‏ترین نقطه در جهان اسلام براى تحقّق اهداف امام حسین علیه السلام بود . این ویژگى‏ها عبارت اند از :

یک . موقعیت سیاسى - نظامى‏

شهر کوفه ، در سال هفده هجرى ، به فرمان عمر، خلیفه دوم، و به دست سعد بن ابى وقّاص ، به منظور تشکیل یک پادگان بزرگ نظامى جهت ساماندهى نیروهاى نظامى براى گسترش هر چه بیشتر فتوحات اسلامى ، شکل گرفت .

به دلیل موقعیت ویژه شهر کوفه در صدر اسلام ، شمار قابل توجّهى از سران قبایل ، فرماندهان بزرگ نظامى و جنگجویان زُبده ، در این شهر، ساکن بودند . از این رو ، امام على علیه السلام هنگامى که براى خاموش کردن فتنه «ناکثین (پیمان‏شکنان)» از مدینه عازم عراق شد ، تنها هفتصد نفر نیروى نظامى از مهاجر و انصار، همراه داشت ؛ ولى

و هنگامى که کوفیان در «ذى قار» به امام على علیه السلام پیوستند ، ایشان در ستایش آنها فرمود :

شما بامحبّت‏ترینِ عرب نسبت به پیامبر صلى اللَّه علیه و آله و خاندانش هستید . من، پس از خدا ، با اعتماد کردن به شما نزدتان آمدم .

و پس از پایان جنگ جمل ، با این جملات از آنها قدردانى کرد :

جزاکُمُ اللَّهُ مِن أهلِ مِصرٍ عَن أهلِ بَیتِ نَبِیِّکُم أحسَنَ ما یَجزِى العامِلینَ بِطاعَتِهِ وَ الشّاکِرینَ لِنِعمَتِهِ ، فَقَد سَمِعتُم وأطَعتُم ، وَدُعیتُم فَأَجَبتُم .

خداوند ، به خاطر خاندان پیامبرتان ، بهترین پاداشى را که به اهل طاعت و سپاس‏گزاران نعمتش مى‏دهد ، به شما عطا کند . شما ، گوش فرا دادید و اطاعت کردید ، و فرا خوانده شدید و اجابت کردید .

همچنین در جنگ صِفّین که شمار سپاهیان امام على علیه السلام در منابع تاریخى تا یکصد و بیست هزار ذکر شده ، عمده نیروهاى ایشان از کوفه بودند . در همین جنگ ، هنگامى که امام علیه السلام سستىِ سپاهیان خود را در برابر سپاه شام ملاحظه کرد ، ضمن سخنانى سرزنش‏آمیز ، به جایگاه مهم آنان در جهان اسلام اشاره کرد و فرمود :

أنتُم لَهامیمُ العَرَبِ و یَآفیخُ الشَّرَفِ، وَ الأَنفُ المُقَدَّمُ ، وَ السَّنامُ الأَعظَمُ .

شما بزرگان عرب و سران شرف و پیشوایان جلودار و مهتران بزرگ هستید .

و در جایى دیگر ، همراه با انتقاد از کوفیان ، خطاب به آنها مى‏فرماید :

و أنتُم تَریکةُ الإِسلامِ، و بَقِیَّةُ النّاسِ  .

و شما، یادگارِ اسلام و بازمانده مسلمانانید .


[ چهارشنبه 92/9/6 ] [ 7:33 عصر ] [ م حجت ]

5- پنجمین فرد نفرین شده امام درکربلا زرعه است که تیری به چانه امام زد .

امام فرمود خدایا اورا تشنه بمیران .

او هنگام مرگش از حرارت شکم وسرمای پشت خود فریاد میزد آبم دهید که از تشنگی مردم !

آن قدر آب خورد که شکمش چون شتر شکافت وبه هلاکت رسید .

6- پس از شهادت علی اصغر ،امانفرین کرد وفرمود:

بارالها باران آسمان را از آنها باز دار وبرکاتت را زا آنها دریغ داروهرگز ازایشان راضی نشو !

7-آخرین نفرین شده امام حسین مالک بن نسر کندی است که با شمشیرش کلاه امام را نواخت وآن را شکافت وپر از خون شد .

امام نفرین کرد که :با دست راستت نخوری ونیاشامی وخدا تورا با ظالمان محشورکند .

نوشته اند او دستانش خشک شد وبابینوایی ودرماندگی درگذشت .

نفرین های امام ،ترجمان نهایت شقاوت وخباثت وناپاکی دشمن است ودعاهای امام تصویر روشن عشق ورزی ومحبت به دوستان .

اللهم بحق الحسین اشف صدرالحسین بظهور الحجه 

خدایا مارا مشمول دعای کریمانه امام نما 


[ جمعه 92/9/1 ] [ 4:35 عصر ] [ م حجت ]

3- سومین نفرین امام در حق تمیم بن حصین است که به امام گفت :بخدا سوگند قطره ای از این آب نخواهید نوشید تا بمیرید.

امام فرمود:او وپدرش از دوزخیانند.خدایا هم امروز اورا تشنه بمیران!

ناگهان تشنگی براو هجوم آورد .از تشنگی نفسش بند آمد واز اسب فرو افتاد و درزیر سم اسبان لگد کوب شد ومرد .

اودراین حال فریاد میزد وای از تشنگی!

4- محمدبن اشعث به امام اهانت کرد .وااااای

امام سر برآسمان برداشت وعرض کرد :خدایا خواری اورا امروز فراهم کن وهرگز عزیزش مدار.

ابن اشعث بیمار شد واز سپاه ابن سعد بیرون رفت تا قضای حاجت کند .

خداعقربی گمارد ونیشش زد ودرهمان حال مرد .!جالب بود

راستی حسین چه کشیده است با بی ادبی وبی معرفتی این قوم ......

وچه میکشد با جهالت من وما ........گریه‌آور


[ چهارشنبه 92/8/29 ] [ 6:29 عصر ] [ م حجت ]
<      1   2   3   4   5   >>   >
درباره وبلاگ
پیوندهای روزانه
موضوعات وب